استنطاق

ذَلِکَ الْقُرْآنُ فَاسْتَنْطِقُوه‏

استنطاق

ذَلِکَ الْقُرْآنُ فَاسْتَنْطِقُوه‏

استنطاق

باید از قرآن و حدیث استنطاق کنیم. دین دوای دردهای ماست ولی ما هم باید دردهای خود را عرضه کنیم و آن را «به حرف بیاوریم» و از او «بپرسیم». چو درد در تو نبیند که را دوا بکند؟
در این وبلاگ مطالب گروه مطالعاتی المیزان در خصوص نظرات علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی نیز مطرح می شود.
لینک گروه المیزان در پیام رسان ایتا
http://eitaa.com/joinchat/2802319371C1ec9ed0c5a
کانال تلگرامی رضاکریمی:
https://telegram.me/karimireza1001

بایگانی
کلمات کلیدی

یک آیه و دو قرائت: صبر، یأس و اضطرار

رضا کریمی | پنجشنبه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۸

در آیه  حَتّٰى إِذَا اِسْتَیْأَسَ اَلرُّسُلُ وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ قَدْ کُذِبُوا جٰاءَهُمْ نَصْرُنٰا (یوسف١١٠) حداقل دو قرائت وجود دارد که یکی ضمیر ظنّوا را مرسل الیهم (مردم) برمی گرداند و دیگری ضمیر را به رسل. و جالب اینجاست هر دو قرائت هم‌ روایت و آیه در تأیید خود دارند.
علامه طباطبایی و آیت الله جوادی با قرائت دوم مخالفت می کند. علامه معتقد است: مایوس شدن رسولان از ایمان قوم خود(لَنْ یُؤْمِنَ مِنْ قَوْمِکَ إِلَّا مَنْ قَدْ آمَنَ)، پندار مردم برای دروغ (بَلْ نَظُنُّکُمْ کاذِبِینَ) و یاری مؤمنین (وَ کانَ حَقًّا عَلَیْنا نَصْرُ الْمُؤْمِنِینَ) در قرآن آمده است و این بهترین معناست و در روایات هم آمده است و در بعضى از روایات دارد که رسولان احتمال دادند که نکند آن کسى که براى ایشان وحى آورده شیطان بوده که خود را بصورت فرشته درآورده، روایات قابل اعتمادى نیست. 
اما برخی مانند مرحوم دولابی هر دو قرائت را می پذیرند. از او در کتاب مصباح الهدی ذیل بحث اضطرار به منظور تبیین قرائت دوم می می خوانیم: حتی پیامبرانی که صاحب کتاب نبودند، گفتند: وعده‌های نصرتی که خدا داده است، نکند آب قاطی دارد.در اینجا اولاً فقط صبر انبیای غیراولوالعزم لبریز شده است؛ همانطور که خدا صبر اولوالعزم را برای پیامبر یادآور می شود:  فَاصْبِرْ کَمٰا صَبَرَ أُولُوا اَلْعَزْمِ مِنَ اَلرُّسُلِ (احقاف٣٥)
 و ثانیاً بر اساس روایت تفسیر عیاشی می توانیم بگوییم معنی صحیح «آب قاطی دارد» گمان علیه‌دریافت خودشان است نه ارسال وحی الهی؛ یعنی تمثل ملائکه خالص نبوده و شیطان بر صورت ملائکه‌ تمثل پیدا کرده است. نتیجه این ظن گفتن جمله متی نصرالله است:  مَسَّتْهُمُ اَلْبَأْسٰاءُ وَ اَلضَّرّٰاءُ وَ زُلْزِلُوا حَتّٰى یَقُولَ اَلرَّسُولُ وَ اَلَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ مَتىٰ نَصْرُ اَللّٰهِ أَلاٰ إِنَّ نَصْرَ اَللّٰهِ قَرِیبٌ (بقره٢١٤). پس در قرائت دوم لزوماً از ظنوا انهم قد کذبوا نبایدکذب را در ظن به خدا نسبت داد بلکه رسل گمان کردند که نکند وحی را اشتباه دریافت کردند نه اینکه وحی اشتباه بوده است.
***
به طور کلی این آیه در بیان اضطرار منجربه فرج است. از یک روایت می فهمیم صبر دو درجه دارد: صبر با یقین و صبر بدون یقین و هر دو این دو نتیجه می دهند: إِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَعْمَلَ بِالصَّبْرِ مَعَ الْیَقِینِ فَافْعَلْ فَإِنْ لَمْ تَسْتَطِعْ فَاصْبِرْ فَإِنَّ فِی الصَّبْرِ عَلَى مَا تَکْرَهُ خَیْراً کَثِیراً وَ اعْلَمْ أَنَّ النَّصْرَ مَعَ الصَّبْرِ وَ أَنَّ الْفَرَجَ مَعَ الْکَرْبِ‏ فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً (الکافی 2- 91- 12). این دو قرائت را شاید بتوان با این دو نوع صبر منطبق کرد.
از طرف دیگر از #سوره_یوسف می فهمیم که دو نوع ناامیدی داریم: استیئاس و یأس. هر دو این واژه از یأس هستند ولی باید فرق داشته باشد. در یک آیه می خوانیم اسْتَیْأَسَ الرُّسُل (یوسف110) ولی قبلا خوانده ایم که َ لا تَیْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لا یَیْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْکافِرُونَ (یوسف87). شاید منظور از استیئاس فنای صبر باشد. امام رضا ع فرمود: فَعَلَیکُمْ بِالصَّبْرِ فَإِنَّهُ إِنَّمَا یجِی‏ءُ الْفَرَجُ عَلَى الْیأْس (کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 645) از طرف دیگر امام صادق ع از پیامبر نقل کردندکه عِنْدَ فَنَاءِ الصَّبْرِ یَأْتِی الْفَرَجُ ( وسائل الشیعة، ج‏15، ص: 264). پس فنای صبر همان یأس (از مردم ) است.

  • ۹۸/۰۵/۱۷
  • رضا کریمی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی