استنطاق

ذَلِکَ الْقُرْآنُ فَاسْتَنْطِقُوه‏

استنطاق

ذَلِکَ الْقُرْآنُ فَاسْتَنْطِقُوه‏

استنطاق

باید از قرآن و حدیث استنطاق کنیم. دین دوای دردهای ماست ولی ما هم باید دردهای خود را عرضه کنیم و آن را «به حرف بیاوریم» و از او «بپرسیم». چو درد در تو نبیند که را دوا بکند؟
در این وبلاگ مطالب گروه مطالعاتی المیزان در خصوص نظرات علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی نیز مطرح می شود.
لینک گروه المیزان در پیام رسان ایتا
http://eitaa.com/joinchat/2802319371C1ec9ed0c5a
کانال تلگرامی رضاکریمی:
https://telegram.me/karimireza1001

بایگانی
کلمات کلیدی

نقدی بر کتاب تربیت سیاسی اجتماعی وحیانی*

رضا کریمی | شنبه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۴

رویکرد اصلی این کتاب تبیین موضوع تربیت سیاسی بر مبنای قرآنی و سیره است به گونه ای که سیر تربیتی آن،چه در فرد و چه در جامعه بر مبنای تربیت قرآنی وولایی استوار است. نویسنده تلاش می کند به رویکرد سیاسی قرآن و سیره معصومین(علیه السلام) توجه نشان دهد و لزوم عمل به آنها در صحنه جامعه را تبیین نماید. این کتاب با رویکرد تربیتی نوشته شده است و لذا یک کتاب تئوریک در زمینه سیاست و علوم سیاسی نیست و نکته مهم آنکه جهت گیری آن و عناوین مطرح شده منطبق با جهت گیری ها و نیازهای موجود نظام جمهوری اسلامی است.

اما باید بپرسیم که یک کتاب در زمینه تربیت سیاسی چه ویژگی هایی باید داشته باشد:

  • متربی سیاسی در جامعه با مبانی غیروحیانی در سیاست و اجتماع مواجه است و باید برای حفظ آسیبها قدرت دفاعی لازم اندیشیده شود.
  • تفکر وحیانی در زندگی تجلیات و آثار و آیات مختلفی دارد چون زندگی اجتماعی و سیاسی متنوع و مملو از عرصه های متنوع است.
  • برای مبتنی کردن تربیت و اندیشه سیاسی بر وحی نیازمند استنطاق از قرآن و سیره هستیم. اما این استنطاق نباید تفسیر به رأی باشد. لذا در مواجهه با پدیده های جدید نباید در شاهد آوردن از وحی شتاب نمود.

کتاب آقای الهی زاده تقریباً از همه این ویژگی های لازم خالی و بی بهره است! کتاب پر از توصیه های دینی اخلاقی است اما اصلاً متعرض آسیب های موجود مانند سکولاریسم، جنگ روانی، رابطه مشروعیت و مردم و... نمی شود. از طرف دیگر به ذکر اینکه اساس سیاست توحید است اکتفا می شود و به تجلیات توحید در سیاست کمتر ورود پیدا می کند: مانند معنا و نحوه عدالت، رابطه امام و امت و... فی المثل حتی تقریری مناسب از عهدنامه مالک اشتر به عنوان مفصل ترین متن سیاسی الهی ما صورت نمی گیرد.

علاوه بر این اشکالات اصطلاح سازی ها و تعاریف سلیقه ای بسیار دیده می شود.

نویسنده در بحث شناخت فتنه رنگ ها را به عنوان صفت می آورد. بازی با رنگها قشنگ است اما مبنای عقلی وحیانی دارد؟ چرا فتنه سرخ فتنه امنیتی است؟ چرا فتنه سبز فتنه فرهنگی است؟ ...

مثال دیگر، وی سوره کافرون را به 3بخش تقسیم می کند ولی دلیل این تقسیم بندی را ذکر نمی کند و بلکه برای هر بخش اصطلاح سازی می کند:

1.توحید در معبود قُلْ یَأَیهَُّا الْکَافِرُونَ(1)، لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ(2)

2. توحید در نوع عبادات: وَ لَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ(3) ، وَ لَا أَنَا عَابِدٌ مَّا عَبَدتمُ‏ْ(4)

3. توحید در روش عبادت: وَ لَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ(5)، لَکمُ‏ْ دِینُکُمْ وَ لىِ‏َ دِینِ(6)

برای خواننده این سوال پیش می آید که «نوع» عبادت با «روش» عبادت چه تفاوتی دارد؟ چرا وَ لَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ در آیه 3و5 یکی بر نوع عبادات و دیگری بر روش عبادت دلالت دارد؟ از همه مهمتر اثر این اصطلاح سازی و تقسیم بندی سوره در تربیت سیاسی وحیانی چیست؟ آیا ما قرار است در تربیت سیاسی فقط بگوییم توحیدی و وحیانی باشید یا اینکه چگونگی و کیفیت زیست سیاسی توحیدی  را مشخص کنیم. با این نوع تحلیل مخاطب باید اسیر تصورات و آرای نویسنده شود یا اینکه به تصور مواجهه با یک متن سلیقه ای آن را رها کند.

یکی دیگر از ابداعات سلیقه ای در کتاب، تقسیم بندی دوران زندگانی ائمه به 7دوره است. وی می گوید: این 7مقطع با روایتی از امام هادی علیه السلام در بیا معنای روایت نبوی لا تعادوالایام فتعادیکم که هفت روز هفته را کنایه از اهل بیت دانسته اند تطبیق دارد(ص76)

مقطع تأسیس اسلام ناب: رسول خدا

مقطع تثبیت اسلام ناب :حضرت زهرا سلام الله علیها و امام علی علیه السلام

مقطع دفاع از اسلام ناب: امام حسن و امام حسین علیها السلام

مقطع تبیین مجدد اسلام ناب: امام سجاد، امام محمد باقر و امام جعفر صادق علیهم السلام

مقطع عمومی سازی اسلام ناب: امام کاظم، امام رضا، امام جواد و امام هادی علیهم السلام

مقطع آماده سازی مردم برای عصر غیبت : امام حسن عسکری علیهم السلام

مقطع جهانی سازی اسلام ناب : امام زمان علیه السلام

بیان این مقاطع اشکالات مختلفی دارد. اولاً علت تطبیق این 7مقطع بر 7روز هفته معلوم نیست ثانیاً نامگذاری ها هم دقیق و رسا نیست مثلاً چرا نگوییم حضرت زهرا و امام علی بیشتر از تثبیت اسلام، تمیز اسلام ناب را انجام دادند؟ مقطع عمومی سازی اسلام ناب توسط امام جواد و امام هادی – که در دوران شدید تقیه به سر می بردند- چگونه قابل بیان است؟ جالب اینجاست که در بخش منابع به کتاب انسان 250ساله اشاره شده است ولی در متن ارجاعی صورت نگرفته است و این اصل مهم کتاب که ائمه همچون یک انسان 250ساله در یک سیر حرکت کردند مغفول واقع شده و بدون تبیین رها شده است. آیا فهم این مسئله برای تربیت سیاسی اهمیتی ندارد؟!

در جایی دیگر به ویژگی های امت ولایت پذیر اشاره می شود: امت واحد، امت مسلم، امت وسط، امت برتر، امت مقتصد، امت قائم، امت قانت (صص249-255). این روش که هربار استعمال واژه امت را نشانه امت به معنای جامعه ولایی بدانیم صحیح نیست. در قرآن واژه امت معانی متفاوتی دارد. امت مقتصد (مائده/66) و امت قائم(آل عمران/114) به گروهی از مردم اشاره دارد نه کلیت جامعه و در ضمن راجع به یهود و نصاری است نه اینکه مانند امت برتر(بقره/) راجع به مسلمین باشد. در ضمن امت قانت(نحل/120) هم در مورد یک شخص است (ابراهیم علیه السلام). بدون این ملاحظات نمی شود ویژگی های ولایت پذیری جامعه را فهرست کرد. اگر مؤلف به المیزان اشاره می کرد صفت وسط در امت وسط در آیه 144 بقره را به معنای میانه روی نمی دانست بلکه وسط به معنای «واسطه» بودن میان رسول و دیگر مردمان است و به تعبیر آیت الله جوادی آملی وسط معنایی عمودی دارد نه افقی! در چنین معنایی صورت مسئله عوض می شود و موضوع دیگر فقط ولایت پذیری نیست بلکه رابطه مسلمین با دیگر ادیان هم مدنظر است ...

جالب است که نویسنده کمتر به منابع تفسیری ارجاع می دهد و مدام از ذهن خلاق خود مدد می گیرد. گرچه نباید مقلد آرای مفسرین باشیم اما نباید به طور کلی آنها را نادیده گرفت. جالب تر آنکه اساساً هیچ کدام از تفاسیر معتبر مانند المیزان، تسنیم، نور، نمونه و... درکتابنامه کتاب به چشم نمی خورد!!

در مجموع می توان گفت ما با یک کتاب سلیقه ای مواجه هستیم که بر مبنای برخی مشهورات زمانه ما ، فصول و عناوین و اصطلاحاتی را خلق کرده و به مخاطب عرضه می کند. این کتاب گرچه با جهت گیری های جمهوری اسلامی تطابق دارد اما نیازها و مسائل آن را جدی نگرفته و  نمی تواند فرد را برای حیات سیاسی اجتماعی در این زمانه به خوبی تجهیز و آماده کند.

 

*کتاب «تربیت سیاسی ـ وحیانی» در ۲۸۸ صفحه  به‌همت مؤسسه «تدبر درقرآن و سیره» مشهد و باقلم حجت‌الاسلام محمدحسین الهی‌زاده و با همکاری مهد قرآن آذربایجان شرقی، منتشر شده است.

  • ۹۴/۰۵/۲۴
  • رضا کریمی

نظرات  (۱)

ممنونم. مطلب شما این قدر قانع کننده هست که کسی از خواندن کتاب صرف نظر کند!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی