استنطاق

ذَلِکَ الْقُرْآنُ فَاسْتَنْطِقُوه‏

استنطاق

ذَلِکَ الْقُرْآنُ فَاسْتَنْطِقُوه‏

استنطاق

باید از قرآن و حدیث استنطاق کنیم. دین دوای دردهای ماست ولی ما هم باید دردهای خود را عرضه کنیم و آن را «به حرف بیاوریم» و از او «بپرسیم». چو درد در تو نبیند که را دوا بکند؟
در این وبلاگ مطالب گروه مطالعاتی المیزان در خصوص نظرات علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی نیز مطرح می شود.
لینک گروه المیزان در پیام رسان ایتا
http://eitaa.com/joinchat/2802319371C1ec9ed0c5a
کانال تلگرامی رضاکریمی:
https://telegram.me/karimireza1001

بایگانی
کلمات کلیدی

خلاصه تفسیر المیزان(سوره حمد)

رضا کریمی | يكشنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۵

1.هر سوره وحدت تألیفی دارد و به بیان و غرض خاصی سوق می دهد و بسم الله در آغاز هر سوره راجع به غرض خاص آن سوره است. نظر علامه این است که متعلق با در بسم الله مناسب تر این است که «حمد» باشد.

فقها هم می گویند گفتن بسم الله در ابتدای هر سوره باید به نیت آن سوره باشد. در واقع این اشاره ای دارد به نظریه وحدت سور که برخی مفسرین مانند سید قطب به آن اعتقاد داشته و خود علامه هم د رابندای هر سوره سعی می کند مروری اجمالی بر محتوای آن داشته باشد.

2. لفظ اسم یا از سمه (علامت) است یا از سموّ(رفعت) ولی هر چه باشد به معنی «لفظ دلالت کننده» است و این لفظ غیر از مسمی است. علاوه بر این اسم به معنای عین خارجی هم هست که اوصاف آن را اسم می گویند. به عبارتی در معنای اول، اسم اسم الاسم است. در ادامه این بحث تخصصی، علامه به نزاع متکلمین طعنه می زند که این نزاع طولانی شده و امروز در حد ضرورت واضح شده و اشتغال به آن صحیح نیست!

3. رحمن صیغه مبالغه است و دلالت بر رحمت عامه دارد و رحیم صفت مشبهه است و دلالت بر استمرار و دوام دارد و به همین جهت به معنی رحمت خاصه دانسته اند. در روایت این تفاوت رحمان و رحیم بیان شده است ولی علامه دلیل آن را از طریق قواعد عرب تحلیل می کند.

4. خداوند حمد را از غیر خود نقل نکرده است مگر از انبیاء مخلصین. در غیر این موارد تسبیح را اصل گرفته و بعد حمد را به آن اضافه کرده است چون غیر خدا به خدا احاطه ندارد.

5. منظور از عالمین نوع مجتمع از افراد از انس و جن است و این معنی مکرر در قران آمده است.

در اینجا علامه به آیه فَلِلَّهِ الْحَمْدُ رَبِّ السَّماواتِ وَ رَبِّ الْأَرْضِ رَبِّ الْعالَمِینَ (جاثیه/35) اشاره ای نمی کند. در این آیه عالمین، به آسمانها و زمین اشاره دارد.

6. روح عبادت با تکبر سازش ندارد ولی با اشتراک می سازد. دلیل مدعای اول این آیه است «إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرِینَ»: غافر- 60. و دلیل دوم: «وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً»: الکهف- 110. چون نهی، از امور ممکن می شود.

7. علت جمع آوردن ضمیر در «نعبد» این است که از جنبه های شخصی که بوی استقلال می دهد صرف نظر شود.

8.صراط و سبیل: صراط همیشه واحد آمده ولی سبیل های متعددی به خدا نسبت داده شده است. صراط  را خدا به غیر خود نسبت نداده است به جز در همین آیه سوره حمد. سبیل های مختلف بالاخره به صراط مستقیم منتهی می شوند و در واقع نسبت صراط به سبیل مانند نسبت روح است به بدن. سبیل (به علت اختلاف استعداد و قابلیتها) درجات دارد و می تواند با شرک مخلوط گردد ولی صراط مستقیم نقصی ندارد و با شرک در یکجا جمع نمی گردد . پس درخواست هدایت، تحصیل حاصل نیست و چون صراط مستقیم حقیقتی است در ضمن تمام سبیل ها پس مانعی ندارد افراد هدایت یافته باردیگر به سوی آن هدایت شوند به این معنی که خداوند  آنها را به راهی از راهها هدایت کرده و بعد به راهی عالی تری {در همان صراط} هدایت می کند.

9. «جری» اصطلاح روایی مخصوصی است که در این کتاب مکرر استعمال شده است. جری به تأویل آیات مربوط است و بر این اساس است  که نباید مدح یا مذمتی را مخصوص همان افرادی دانست که در مورد آنها وارد شده است.

  • ۹۵/۰۵/۳۱
  • رضا کریمی

نظرات  (۲)

++++

تآویل وتفاسیرمختلف ناشی از

عدم شناخت(قانون حاکم بر هستی)

می باشد. 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی