استنطاق

ذَلِکَ الْقُرْآنُ فَاسْتَنْطِقُوه‏

استنطاق

ذَلِکَ الْقُرْآنُ فَاسْتَنْطِقُوه‏

استنطاق

باید از قرآن و حدیث استنطاق کنیم. دین دوای دردهای ماست ولی ما هم باید دردهای خود را عرضه کنیم و آن را «به حرف بیاوریم» و از او «بپرسیم». چو درد در تو نبیند که را دوا بکند؟
در این وبلاگ مطالب گروه مطالعاتی المیزان در خصوص نظرات علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی نیز مطرح می شود.
لینک گروه المیزان در پیام رسان ایتا
http://eitaa.com/joinchat/2802319371C1ec9ed0c5a
کانال تلگرامی رضاکریمی:
https://telegram.me/karimireza1001

بایگانی
کلمات کلیدی

«چپ و راست»، «جلو و عقب» در قرآن

رضا کریمی | دوشنبه, ۱۸ دی ۱۳۹۶

  تأملی در معنای چهار جهت ورود شیطان: در سوره اعراف ابلیس می گوید: ثُمَّ لَآتِیَنَّهُمْ مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَیْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ" (اعراف17)

علامه طباطبایی معتقد است: مقصود از جهات چهارگانه نیز جهات معنوى خواهد بود نه جهات حسى (ترجمه المیزان، ج‏8، ص: 37)

اما معنای جهات چهارگانه در المیزان چیست؟

من بین ایدیهم:

مقصود از" مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ جلو رویشان" حوادثى است که در زندگى براى آدمى پیش مى‏آید، حوادثى که خوشایند و مطابق آمال و آرزوهاى او یا ناگوار و مایه کدورت عیش او است، چون ابلیس در هر دو حال کار خود را مى‏کند.

من خلفهم:

مراد از" خلف پشت سر" اولاد و اعقاب او است، چون انسان نسبت به آینده اولادش نیز آمال و آرزوها دارد، و در باره آنها از پاره‏اى مکاره مى‏اندیشد. آرى، انسان بقا و سعادت اولاد را بقاء و سعادت خود مى‏داند، از خوشبختى آنان خوشنود و از ناراحتى‏شان مکدر و متالم مى‏شود. انسان هر چه از حلال و حرام دارد همه را براى اولاد خود مى‏خواهد و تا بتواند آتیه آنان را تامین نموده، و چه بسا خود را در این راه به هلاکت مى‏اندازد.

عن ایمانهم

و مقصود از سمت راست که سمت مبارک و نیرومند آدمى است سعادت و دین او است. و" آمدن شیطان از دست راست" به این معنا است که وى آدمى را از راه دیندارى بى‏دین مى‏کند، و او را در بعضى از امور دینى وادار به افراط نموده به چیزهایى که خداوند از آدمى نخواسته تکلیف مى‏کند. و این همان ضلالتى است که خداوند آن را" اتباع خطوات الشیطان" نام نهاده است.

عن شمائلهم

و منظور از" سمت چپ" بى‏دینى مى‏باشد، به این معنا که فحشا و منکرات را در نظر آدمى جلوه داده وى را به ارتکاب معاصى و آلودگى به گناهان و پیروى هواى نفس و شهوات وادار مى‏سازد.

علامه طباطبایی در تبیین معنای این آیه به آیاتی اشاره می کند[1] اما تبیین این جهات چهارگانه با آیات بیشتری پیوند دارند:

در روایتی در مجمع البیان معنی چهار جهت اینگونه بیان شده است[2]: جلو به آخرت و عقب به ورثه و راست به دین و چپ به لذات و شهوات اشاره دارد.

در مورد شمال هم صریحا اصحاب الشمال مطرح شده اند: وَ أَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتابَهُ بِشِمالِهِ فَیَقُولُ یا لَیْتَنی‏ لَمْ أُوتَ کِتابِیَهْ (حاقه25). در مورد یمین هم صریحا سخن از اصحاب الیمین است(واقعه 27 و38و90و91). کسی که کتابش را به دست راست بدهند آسان محاسبه می شود: فَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتابَهُ بِیَمِینِهِ فَسَوْفَ یُحاسَبُ حِساباً یَسِیرا (انشقاق 7) در آیه قالُوا إِنَّکُمْ کُنْتُمْ تَأْتُونَنا عَنِ الْیَمینِ (28) می بینیم که برخی دوزخیان از اینکه از جانب راست گمراه شدند متعجب و معترض هستند. این اعتراض نشان می دهد که جهات راست و چب ذاتا خوب و بد نیستند. خدا اصحاب کهف را علاوه بر راست به سمت چپ هم دگرگون می کرد: نُقَلِّبُهُمْ ذاتَ الْیَمینِ وَ ذاتَ الشِّمالِ (کهف18). باغ ها هم در سمت راست و هم در سمت چپ وجود دارد که باید شاکر آنها بود: جَنَّتانِ عَنْ یَمینٍ وَ شِمالٍ کُلُوا مِنْ رِزْقِ رَبِّکُمْ وَ اشْکُرُوا لَهُ بَلْدَةٌ طَیِّبَةٌ وَ رَبٌّ غَفُورٌ (سبأ15). اما دادن نامه اعمال به راست و چپ به علت خصوصیت این دو جهت است که شاید بتوان اجمالا گفت یکی به دین و دیگری به دنیا اشاره دارد و  لذا احکام عملی ، مانند آداب طهارت که برای چپ و راست حکم متفاوتی دارند، را اینگونه توجیه کرد.

اما جهت جلو و عقب با چپ و راست این تقاوت را دارد که در حال حاضر هنوز محقق نشده اند و خداست که به آن علم دارد: یَعْلَمُ ما بَیْنَ أَیْدیهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ لا یُحیطُونَ بِشَیْ‏ءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِما شاء (بقره255). این دو جهت چیست که باید از آن تقوی داشت؟ وَ إِذا قیلَ لَهُمُ اتَّقُوا ما بَیْنَ أَیْدیکُمْ وَ ما خَلْفَکُمْ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ (یس45).

در مورد خلف در قرآن صریحاً سخن از ذریه است: وَ لْیَخْشَ الَّذینَ لَوْ تَرَکُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّیَّةً ضِعافاً خافُوا عَلَیْهِمْ (نساء9). اگر مفهوم ذریه را تعمیم می دهیم منظور کلیه اعمال ماتأخر می شود؛ همچنانکه رسول خدا(ص) می‌فرماید: چند عمل است که بعد از مرگ نیز، پاداش آن به انسان می‌رسد:اوّل‌:غرس کردن درخت‌؛ دوم‌:حفر چاه یا چشمه؛ سوم‌:تألیف کتاب علمی‌؛ چهارم‌: ساختن مسجد؛ پنجم‌:تربیت فرزند صالح که بعد از وفات پدر برای وی استغفار کند (میزان الحکمه‌، محمد محمدی ری شهری‌، ج 7، ص 14).

اما تعبیر من بین ایدیهم به چند موضوع اشاره دارد: یکی تقدیم اعمال: قَدَّمَتْ أَیْدیهِم(بقره95) و بر اساس این دو جهت اعمال به دو دسته ماتقدم و ماتأخر تقسیم می شوند: عَلِمَتْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ وَ أَخَّرَتْ (انشقاق5) یُنَبَّؤُا الْإِنْسانُ یَوْمَئِذٍ بِما قَدَّمَ وَ أَخَّرَ (قیامت13).

معنای دیگر بین ایدیهم آینده و آخرت است؛ از آیه بَلْ یُرِیدُ الْإِنْسانُ لِیَفْجُرَ أَمامَهُ یَسْئَلُ أَیَّانَ یَوْمُ الْقِیامَة (قیامت7و8) می توان فهمید که (اگر امامه و بین ایدیهم را هم معنا بگیریم) که نوع مواجهه با آینده و آخرت در قرآن تبیین شده است و به جای پرسش از آینده (و عجله برای آن) باید آمادگی و ترس وقوع آن را داشت: یَسْتَعْجِلُ بِهَا الَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ بِها وَ الَّذینَ آمَنُوا مُشْفِقُونَ مِنْها وَ یَعْلَمُونَ أَنَّهَا الْحَقُّ أَلا إِنَّ الَّذینَ یُمارُونَ فِی السَّاعَةِ لَفی‏ ضَلالٍ بَعیدٍ (شوری18). در مقابل، شیطان آینده را با آرزومندکردن انسان به شکل دیگری معنا می کند: یَعِدُهُمْ وَ یُمَنِّیهِمْ وَ ما یَعِدُهُمُ الشَّیْطانُ إِلاَّ غُرُوراً (نساء120). اگر تمنی و استعجال (آرزومندی و عجله) نسبت به آینده را هم معنا بگیریم شاید بتوان گفت بی تقوایی به آینده (لِیَفْجُرَ أَمامَهُ) یعنی به جای عجله باید تسلیم شد و از تعیین آینده پرهیز نمود. همانطور که در روایات در مورد توقیت گفته اند: کَذَبَ‏ الْوَقَّاتُونَ‏ وَ هَلَکَ الْمُسْتَعْجِلُونَ وَ نَجَا الْمُسَلِّمُون(الکافی، ج‏1، ص 368). این تفسیر با روایت مجمع البیان که آخرت را برای جهت جلو بیان می کند متناسب تر است.

به طور خلاصه چپ با راست و جلو با عقب هر کدام به دو ساحت مختلف شئون آدمی اشاره دارد و هریک مظهر یک استعداد متفاوت است که می تواند مورد حمله شیطان هم قرار گیرد.

 

 

[1]  از آیه" یَعِدُهُمْ وَ یُمَنِّیهِمْ وَ ما یَعِدُهُمُ الشَّیْطانُ إِلَّا غُرُوراً" (نساء120)و آیه" إِنَّما ذلِکُمُ الشَّیْطانُ یُخَوِّفُ أَوْلِیاءَهُ" (آل عمران175) و آیه" وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ"  و آیه" الشَّیْطانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَ یَأْمُرُکُمْ بِالْفَحْشاءِ"  نیز مى‏توان در این باره چیزهایى فهمید، و از آن استفاده کرد

[2]  و فی المجمع، عن الباقر ع فی معنى قوله: «ثُمَّ لَآتِیَنَّهُمْ مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ- وَ عَنْ أَیْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ» الآیة «مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ» أهون علیهم الآخرة «وَ مِنْ خَلْفِهِمْ» آمرهم بجمع الأموال- و منعها عن الحقوق لتبقى لورثتهم «وَ عَنْ أَیْمانِهِمْ» أفسد علیهم أمر دینهم- بتزیین الضلالة و تحسین الشبهة «وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ» بتحبیب اللذة- و تغلیب الشهوات على قلوبهم.

  • ۹۶/۱۰/۱۸
  • رضا کریمی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی