استنطاق

ذَلِکَ الْقُرْآنُ فَاسْتَنْطِقُوه‏

استنطاق

ذَلِکَ الْقُرْآنُ فَاسْتَنْطِقُوه‏

استنطاق

باید از قرآن و حدیث استنطاق کنیم. دین دوای دردهای ماست ولی ما هم باید دردهای خود را عرضه کنیم و آن را «به حرف بیاوریم» و از او «بپرسیم». چو درد در تو نبیند که را دوا بکند؟
در این وبلاگ مطالب گروه مطالعاتی المیزان در خصوص نظرات علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی نیز مطرح می شود.
لینک گروه المیزان در پیام رسان ایتا
http://eitaa.com/joinchat/2802319371C1ec9ed0c5a
کانال تلگرامی رضاکریمی:
https://telegram.me/karimireza1001

بایگانی
کلمات کلیدی

تفسیر سوره قدر

رضا کریمی | يكشنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۷

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ

وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ

لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ

تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن کُلِّ أَمْرٍ

سَلَامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ

برای شناخت شب قدر باید از سوره قدر، سوره دخان، آیات ناظر به نزول دفعی و آیات توضیح دهنده شب بهره گرفت.

شب قدر چند کلید واژه اصلی دارد: شب، قدر، کل، امر

قدر سه معنای دارد: تقدیر، قیمت و ضیق. معنای اول با سیاق سوره سازگارتر است: شب قدر شب اندازه گیری است(نه شب منزلت یا تنگی) و فِیها یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ  هم مؤید آن است چون فرق و جداسازی هر امر حکیم جز این معنا ندارد که آن امر و آن واقعه‌اى که باید رخ دهد را با تقدیر و اندازه‌گیرى مشخص سازند. اما آیا تقدیر الهی منظور است یا تقدیر بشری؟ عدم ادراک لیله‌القدر نشان می دهد شب قدر به دست ما نیست و تقدیر معنایی الهی دارد نه انسانی. برخلاف تصور برخی مفسرین[1] در شب قدر با برنامه ریزی نمی کنیم و نقشه نمی کشیم بلکه فقط عبادت و تفکر می کنیم. شب محل نزول و کسب فیض و روز محل صعود و‌تلاش است. در شب قرار نیست تلاش کنیم. شب قدر شب کشش است نه کوشش. راه کسب فضیلت شب قدر عبادت است نه سبح طویل.

در روایت آمده است که روح در این آیه غیر از ملائکه است. اگر بر اساس قرآن بخواهیم روح را تعریف کنیم روح از امر است: وَ کَذلِکَ أَوْحَیْنا إِلَیْکَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنا (شورى52) امر در قرآن مقابل خلق است و به معنی عالم امر و عالم وحدت است. البته در این سوره امر جمع به نظر می رسد اما بر اساس آیه و ما امرنا الا واحده باید این امر غیر متکثر فهمیده و تفسیر شود. قدر با خلق متناسب است نه با امر: إِنَّا کُلَّ شَیْ‏ءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ (القمر:49). پس ذکر امر در اینجا برای این است که مرز بین وحدت و کثرت تبیین شود. اینجاست که علما در مورد معنی نزول دفعی اختلاف کرده اند[2]: برخی گفته اند نزول دفعی وجود ندارد و برخی به  نزول یکباره قرآن با الفاظ معتقد شده اند که این نظرات در جای خود رد شده است. دیدگاه صاحب المیزان «نزول دفعی حقیقت قرآن» است وی در تفسیر سوره قدر گفته است: ظاهر" إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ" این است که همه قرآن را در شب قدر نازل کرده، نه بعضى از آیات آن را، مؤیدش هم این است که تعبیر به انزال کرده، که ظاهر در اعتبار یکپارچگى است، نه تنزیل که ظاهر در نازل کردن تدریجى است و در " وَ الْکِتابِ الْمُبِینِ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةٍ مُبارَکَةٍ" (دخان۱)، صریحا فرموده همه کتاب را در آن شب نازل کرده است.

اما تفسیر خالصانه تر سوره قدر را باید در دیگر بیانات علامه مانند تفسیر سوره بقره و قیامت دید: «اگر بخواهیم بگوییم دو بار نازل شده، لازم مى‏شود که قائل به فرق بین این دو دفعه به اجمال و تفصیل بشویم، همان اجمال و تفصیلى که آیه شریفه" کِتابٌ أُحْکِمَتْ آیاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَکِیمٍ خَبِیرٍ"  و آیه" إِنَّا جَعَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِیًّا لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ وَ إِنَّهُ فِی أُمِّ الْکِتابِ لَدَیْنا لَعَلِیٌّ حَکِیمٌ"  بدان اشاره مى‏کند، که بحثش در تفسیر سوره هود و زخرف گذشت، و گفتیم که احکام و تفصیل چه معنایى دارد.» (ترجمه المیزان، ج‏18، ص: 199)

صاحب تفسیر تسنیم برای حل مشکلات به «نزول اجمالی در عین کشف تفصیلی» معتقد شده است. در این دیدگاه- که متعلق به آیت الله جوادی آملی است به این نکته مهم که در قرآن   هم به جنبه بسیط قرآن در شب قدر اشاره شده (سوره قدر) و هم به جنبه تقدیری و تفریقی که د رشب قدر اتفاق می افتد توجه شده است. در اینجا قرآن کریم دارای سه مرتبه عالی، متوسط و نازل است و نقد به نظریه قبلی اینجاست که نزول قرآن کریم در شب قدر نمی‏تواند به صورت بسیط محض باشد؛ زیرا به فرموده خود قرآن، شب قدر شبی است که هر امر حکیم و یکپارچه‏ای تفریق و تفصیل می‏یابد فیها یفرق کل أمرٍ حکیمٍ(دخان، آیه 4) شب قدر، شب تقدیر و اندازه‏گیری و گسترش است و چنین شبی با آن مرتبه از قرآن که بسیط محض است تناسبی ندارد، و قرآن، مانند امور دیگر، هم دارای مرحله «حکیم» بسیط، واحد، ثابت و مانند آن است و هم دارای مرحله «تفریق» ترکیب، تکثیر تدریج و نظیر آن. آنچه در شب مبارک قدر نازل می‏شود باید مناسب با تفریق باشد نه جمع، چون در آن شب هر چیز حکیم و جمع، به صورت تفریق ارائه می‏شود (قرآن در قرآن، صفحه 74).
این دیدگاه آیت الله جوادی آملی با تفسیر استادش در سوره قدر که دو معنی واحد و متکثر از «امر» را تفسیر کرده است سازگارتر است. علامه گفته: «در " تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فِیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ" ، مراد از امر اگر عالم امر باشد، حرف" من" براى ابتدا خواهد بود، و در عین حال سببیت را هم مى‌رساند یعنی هر امر الهى را صادر مى‌نمایند. اگر منظور از امر حوادث واقعه باشد حرف" من"  لام تعلیل خواهد بود، یعنی: براى تدبیر امرى از امور عالم نازل می شوند».

به طور کلی شب قدر بیان این حقیقت است که وقایع عالم همیشه تدریجی نیست بلکه اصل حقایق دفعی و کلی نازل می شود. به تعبیری می توان گفت زندگی مانند بازی «مار و پله» است و همه چیز به تدریج اتفاق نمی افتد.

نکته مهم و نافع این است که شب قدر استمرار دارد. علامه طباطبایی این نکته را از طریق سوره دخان اثبات می کند و می گوید: فعل مضارع «یفرق» نشان استمرار و تکرار شب قدر در هر سال است. روایات‌هم می گوید شب قدر تا قیامت هست.

یکی از نتایج اولی الامر بیان حقیقت شب قدر و لزوم دوام حضور اولی الامر است.

 1. نزول در شب قدر مستمراً ادامه دارد.

2. موضوع نزول ملائکه و روح «امر» است و بلکه من کل امر.

3.امر بدون اولی الامر ضایع می شود[3] و شب قدر بدون باطن آن معنا ندارد.

در کتاب کافی بابی در مورد سوره قدر وجود دارد (کلینی، 1407، ج‏1، صص 242-253) و در این باب در شأن انا انزلناه روایات زیادی آمده است و ائمه فرمودند با سوره انا انزلناه با دشمنان ما مخاصمه کنید که آن حجت خدا بر خلق بعد از رسول خداست و آن سید دینتان و نهایت علم ماست. بر اساس همین روایات شب قدر در هر سالی هست و بعد از مرگ رسول تمام نشده است و قبل از ایشان از زمان حضرت آدم هم بوده است.  درآن شب  امر یک سال نازل می شود و همانطور که امر ناگزیر باید از آسمان تنزیل شود که اهل زمین با آن حکم کنند همینطور هم ناگزیر از یک والی هستیم.


 

 

[1]  تفسیر سوره قدر، علی صفایی حائری، ص8

[2]  برای اطلاعات بیشتر به مقاله اینجانب تحت عنوان «معنای نزول دفعی قرآن» مراجعه کنید: http://estentagh.blog.ir/post/16

[3]  در مورد معنای اولی الامر مقاله جداگانه ای نگاشته ام: http://r1001.blog.ir/1395/07/01-2

  • ۹۷/۰۳/۱۳
  • رضا کریمی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی