مروری بر کتاب وحی و نبوت
اصل این کتاب به زبان عربی نگاشته شده و جزو آن دسته آثار آیت الله جوادی آملی است که دارای تبویب مناسب و سیر هدفمند است و در مقایسه با کتاب مشابه خود (وحی و نبوت در قرآن) سیر مناسب تری دارد. مطالب در صلهها و حلقههای مرتبط به هم تنظیم شده است. عبارت صله که در ترجمه فارسی «مرحله» نامیده شده است نشان گر یک ویژگی مهم کتاب است که استاد میفرمایند: در کتابهای عرفانی چون رویکرد مباحث، سلوکی و به صورت سیر الی الله است، برای پیوند مباحث نسبت به یکدیگر از کلمه (فصل) استفاده نمیکنند، بلکه بیشتر از کلمه (وصل) استفاده میشود و چون این کتاب نیز با رویکرد قرآنی و عرفانی تنظیم شده، از واژه (صله) که از (وصل) گرفته شده بهره برده شد. در ترجمه نیز مناسب دیده شد کلمه (مرحله) به جای کلمه (صله) به کار برده شود؛ زیرا رحلت و سیر پیوندی نزدیک به هم دارند(ص14).
در این کتاب در چند نوبت مباحثی ویژه در معنای بعد بشری پیامبر و نقش آن در فرایند وحی وجود دارد، که هر چند کوچکترین ارجاعی در این زمینه وجود ندارد اما به نظر می رسد تلویحاً پاسخگویی به نظریه دکتر عبدالکریم سروش در باب ماهیت وحی قرآنی ذیل بحث «کلام محمد» مد نظر باشد. به ویژه آنکه در جایی خود می گوید: «کجاندیشان به کجا میروند؟ و چگونه خود را سرگردان میکنند؟». اینجاست که برخی از مراحل کتاب تحت تأثیر شبهات ایجاد شده اند و البته اندکی موجب تداخل و عدم چینش دقیق کتاب شده اند. مانند مرحله بیست و پنجم: آیا رسول الله(صلّی الله علیه وآله وسلّم) پیرو نزول قرآن است یا قرآن پیرو او؟(ص167)، مرحله بیست و هشتم: راز وصف بهشت و جهنّم به آنچه اعراب میفهمند(ص204)، مرحله سی و یکم: اندکی از آنچه در قرآن درباره اخبار آسمان آمده(ص225) و مرحله سی و دوم: اندکی از آنچه در قرآن کریم درباره عملکرد شیطان یاد شده(ص243)
او بر مبنای یک برهان فلسفی که می گوید: اتّحاد دو امر بالفعل و متحصّل ممتنع است (ص187) و در صورتی این اتحاد معنا دارد که یکی از آن دو فانی و دیگری باقی باشند.(201)، نتیجه می گیرد که وحی، بشری است به معنای اینکه قابل و پذیرای آن همان پیامبری است که مانند افراد بشر میخورد و در کوی و برزن راه میرود؛(ص201). بنابراین وی معتقد است : به طور کلّی بحث و گفتوگو از نبوّت و شئونات آن بر دو امر استوار است؛ یکی از آن دو به تبیین مبدأ فاعلی وحی برمیگردد و امر دوم، به تشریح مبدأ قابلی؛ و در توضیح امر دوم می نویسد: از آنجا که رخداد نبوّت و پیامبری در یک زمان خاص و مکان ویژهای و برای فرد مشخّصی بود، لزوماً باید سابقه استعداد و آمادگی وجود داشته باشد؛ ولی این اصل فلسفی هیچ شأن و مقامی غیر از استعداد و قبول برای پیامبر به دنبال ندارد، نه فعل و کاری و نه تولید چیزی. بنابراین پیامبر در اوج و برترین پایه نبوّت خود هیچ سهمی جز فنا و اندکاک در وجه خالق یکتای خویش نداشته است.
آیت الله جوادی در این کتاب به ابن عربی تعریض می زند چرا که معتقد است وجود پیامبر در فرآیند وحی فقط «قابل» بوده است و بس. بنابراین می گوید: آنچه که در فصّ شیثی و نیز در فصّ موسوی از فصوص الحکم جناب ابنعربی آمده قابل اعتنا و توجّه نیست.(ص191) و نیز بگوید: حدیث تأبیر نخل هرگز قابل توجّه نبوده، خواه آن را جناب محیالدین شیخ ابنعربی نقل کرده باشد یا ابنعجمی. بنابراین، آنچه که در فصّ شیثی و نیز در فصّ موسوی از فصوص الحکم جناب ابنعربی آمده قابل اعتنا و توجّه نیست(ص191) و نیز می گوید: آنچه که شیخ اکبر عرفان جناب ابنعربی در پایان فصّ شیثی ایراد کرد( که صورت کشف شده عین حقیقت صاحب کشف است و ثمره درخت هستی خود اوست) به یقین از نوع اتّحاد فاعل و قابل نیست، بلکه حتماً با حفظ تعدّد قابل و فاعل توجیه میشود؛(ص280)
آیت الله جوادی آملی متوجه معضل اعتباری بودن مرحله دانی وحی می شود « زیرا لفظ، امری است که از طریق اعتبار، وضع و نهادینه میشود و دلالت لفظ بر معنا نیز اعتباری و وضعی است نه طبیعی. همچنین مفهومی که از لفظ به دست میآید نیز ذهنی است و نه عینی»(ص277). او به این معضل اینگونه پاسخ می دهد:« نفس پیامبر شایستگی آن را مییابد که صراط مستقیم و گذرگاهی راستین برای ارتباط و تألیف میان حقیقت و اعتبار بوده و حقیقت عینی شهودی را با امر ذهنی حصولی پیوند دهد و منازل و مراتب حقیقتی باشد که در مرتبهای آن حقیقت، عینی و در مرتبهای آن حقیقت، اعتباری است؛ زیرا حقیقت اعتباری در مقیاس و اندازه خود به نوعی حقیقت عینی خارجی است؛ ولی عینیّت آن همانا در نفس انسانی به صورت امر ذهنی و مفهوم حصولی ظاهر میشود. گرچه با سنجش نسبت به خارج، ذهنی است»(ص278).
- ۹۴/۰۴/۰۷
لطفا از سایت ما (سایت تبادل لینک خودکار و رایگان برای همه وبلاگ ها و وبسایت ها ) دیدن فرمایید
تبادل لینک = افزایش بازدید و افزایش پیج رنک گوگل وبلاگ و وبسایت شما
پیج رنک سایت ما 2 می باشد
--------------------------------------------------------------------------------------------------------