یک جمله ساده ولی عمیق
غروب کنندگان را دوست ندارم: لا أُحِبُّ الْآفِلِینَ. این جمله را ابراهیم بزرگ در رد ربوبیت ستاره و ماه گفت.
تا پیش از نوشته شدن المیزان مفسرین بر روی کلمه افول تمرکز می کردند تا برهان ابراهیم را توضیح بدهند. اما بعد از نوشته شدن المیزان نور صحنه اندکی جابجا شد و به جای الآفلین، «احب» روشن شد! اکنون معلوم شد که علت دست برداشتن از ستاره و ماه و خورشید این است که آنها رب دوست داشتنی نبودند! علامه طباطبایی می نویسد:
«این جمله حجتى است یقینى و برهانى بر مبناى محبت نه افول. بههمیندلیل در آیه شریفه، افول را در حجت اخذ کرد، نه بزوغ و طلوع».
اکنون تاریخ تفسیر این جمله تاریخی به دو بخشتقسیم می شود: پیش از تحریر #المیزان و بعد از آن. قبلا این جمله کلامی و فلسفی تفسیر می شد و اکنون تفسیر ویژه و منحصربه فردی را می بینیم.
آیت الله جوادی آملی همچون موارد دیگر این تفسیر استادش را نامگذاری کرد و تحت عنوان #برهان_محبت آن را در تفسیر تسنیم و در کتاب مهم #توحید_در_قرآن توضیحداد.
تا پیش از این یک سؤال مهمذهن متکلمین وفلاسفه را مشغول کرده بود: اگر سخن از برهان امکان وحرکت و حدوث است پس چرا مانند ساختار این براهین به جای آغاز (طلوع و بزوغ) سخن از پایان است (افول)؟!
با برهان محبتمی فهمیم مسئله این نیست، بلکه اگر افول مهماست چون محبت بنده را به خطر می اندازد!
برهان محبت ساده ولی عمیق است و عارف وعامی را سیراب می کند اما جالب است این سادگی را اذهان متعمق درک نکرده بودند!
- ۹۶/۰۸/۱۴