استنطاق

ذَلِکَ الْقُرْآنُ فَاسْتَنْطِقُوه‏

استنطاق

ذَلِکَ الْقُرْآنُ فَاسْتَنْطِقُوه‏

استنطاق

باید از قرآن و حدیث استنطاق کنیم. دین دوای دردهای ماست ولی ما هم باید دردهای خود را عرضه کنیم و آن را «به حرف بیاوریم» و از او «بپرسیم». چو درد در تو نبیند که را دوا بکند؟
در این وبلاگ مطالب گروه مطالعاتی المیزان در خصوص نظرات علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی نیز مطرح می شود.
لینک گروه المیزان در پیام رسان ایتا
http://eitaa.com/joinchat/2802319371C1ec9ed0c5a
کانال تلگرامی رضاکریمی:
https://telegram.me/karimireza1001

بایگانی
کلمات کلیدی

وداع با مهمانی

رضا کریمی | يكشنبه, ۱۹ خرداد ۱۳۹۸

در وداع با ماه رمضان دعاهای مختلفی نقل شده است‌ولی دعای صحیفه بسیار معارف بلندی دارد که اهل آن باید دریابند.
دعای وداع سلام های سوزناکی دارد. اما برای کسی که در طلب معرفت در صحیفه سجادیه است باید ربط بین اول و آخر دعای وداع را کشف کند. این دعا با خداشناسی مهمی شروع می شود و به چند آیه مهم با موضوع مضاعف شدن حسنات و آیات ترغیب به ارتباط با خدا می رسد: آیه تشویق به توبه، آیه ده برابر شدن حسنات،  آیه مضاعف شدن ثواب قرض الحسنه، آیه اذکرونی، آیه شکر، آیه ادعونی.

  • رضا کریمی

تفاوت نسخ قرآنی و نسخ اصولی

رضا کریمی | سه شنبه, ۷ خرداد ۱۳۹۸

چکیده:

آیه نسخ‌ با آیه لوح‌محفوظ و آیه احکام و‌نیز آیه نفی اختلاف ناسازگار به نظر می رسد و چطور قرآنِ محفوظ‌ و‌محکم، نسخ می شود؟ مگر اینکه برای جمع بین آیات تلاش کنیم و نسخ را به معنای تأویل و تطبیق آیه بر معنای بالاتر (اِحکام آیات) بدانیم بدون آنکه آیات قرآن را حذف کنیم. اگر نسخ را به معنای اِحکام آیات بدانیم آیه نسخ نه‌تنها با آیه احکام اختلافی ندارد بلکه لازمه درک صحیح آن است! نسخ به معنای تبدیل مکان آیه است یعنی با نسخ  آیه ای از مکانی به مکان آیه دیگر که‌ ام یا اخت اوست جابجا می شود و معنای عمیق تر پیدا می کند. در صورتی می میتوانیم نسخ را فقط تبدیل یا ازاله آیه معنا کنیم که آیات را در عرض هم بدانیم در حالی که بخشی از آیات ام الکتاب هستند. علامه و شاگردش معتقدند نسخ روایی با نسخ اصولی تفاوت دارد. با این وصف چرا نباید بگوییم نسخ نزد ائمه معنای حقیقی نسخ در قرآن است که با آنچه  نزد اصولیون و حتی مفسرین است تفاوت دارد؟ در حالی که تلقی ائمه با استعمال قرآن بیشتر قرابت دارد.

  • رضا کریمی

تفاوت انسان مداری توحیدی با اومانیسم

رضا کریمی | يكشنبه, ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۸

در حال تکمیل...

  • ۰ نظر
  • ۲۲ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۸:۴۶
  • رضا کریمی

چکیده:

در عصر مدرنیته تکلیف همجنسگرایان مانند گذشته قاطعانه بیان نمی شود و برخی روشنفکران دینی سعی در تفسیر و توجیه آن داشته اند. عبدالکریم سروش در مقابله این واقعه ناتوان نشان داده و آرش نراقی معتقد است همجنس گرایی در معنای جدید و مدرن خود در قرآن نیامده است و آیات مربوط به قوم لوط قابل تأویل هستند! ولی آیا همجنس گرایی در قرآن نیامده است؟

از آیات قوم لوط بر می آید که عمل قوم لوط نوعی اعتقاد بوده است نه صرفا یک عمل شهوانی، چرا که آنان از «حق» سخن می گویند. تعریف و تبیین این عمل و اعتقاد به صورت واضحی در سه آیه بیان شده است: عمل شهوانی مردان با مردان.

این تعریف همه صورت های جدید و قدیم همجنس گرایی را شامل می شود . علت نهی هم مشخص است: «اسراف» و «تعدی».

در واقع نراقی تعریف واضح عمل قوم لوط را رها کرده و از حواشی آیات به دنبال تأمین مراد خود است. در حالی که نهایتاً این حواشی باید به عنوان تضاد ظاهری با محکمات قرآن مورد بررسی قرار گیرند نه اینکه محکمات را نفی یا تفسیر به رأی کنند.

قرآن در مورد قوم لوط اصرار دارد که قرنها بعد از عذاب آنها، این عمل از ظالمین دور نیست ولی اکنون در عصری زندگی می کنیم که قرآن خوانان غرب زده هم قدرت نفی خود را از دست داده اند و این تکرار تاریخ را نمی خواهند بپذیرند.

  • ۰ نظر
  • ۱۹ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۸:۰۸
  • رضا کریمی

شاهد در قرآن

رضا کریمی | يكشنبه, ۲۵ فروردين ۱۳۹۸

شاهد بودن یک نعمت برای شاهد و مشهود است. چون شهادت علاوه بر قطع حجت، مایه تأیید و دلگرمی است و نشان از معرفت است.

  • ۰ نظر
  • ۲۵ فروردين ۹۸ ، ۱۱:۵۱
  • رضا کریمی

تأملاتی در قصه خانواده نوح

رضا کریمی | شنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۸

قصه خانواده نوح برای اولین بار توسط قران افشا شد. این قصه چند نکته مهم قابل بحث دارد:  او در تشخیص وعده خدا کاملا علم نداشت و خداوند مفهوم خانواده را در نظرش عمیق تر کرد.

اگر معنای لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ به معنای نفی اهلیت را بپذیریم نه نفی نسب، آن وقت باب بحث به موضوعی مهم کشیده می شود  و آن این است که اهل بیت نبی استثناپذیرند. این قاعده می تواند فهم آیه تطهیر را تحت تأثیر قرار دهد. اگر کلمه اهل را در اهلیت و صلاح معنا کنیم نه نسب، آن وقت تضاد ظاهری آیات در سوره  هود با سوره صافات هم قابل جمع است.

  • ۰ نظر
  • ۱۷ فروردين ۹۸ ، ۰۹:۰۵
  • رضا کریمی

زمانمندی آیات قرآن

رضا کریمی | پنجشنبه, ۸ فروردين ۱۳۹۸

از آیات قرآن می فهمیم ساحت عربی و ساحت «علیٌ حکیم» قرآن هر دو با هم متحد هستند ولی به دو زبان اِحکام و تفصیل. بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَجِیدٌ فِی لَوْحٍ مَحْفُوظٍ (بروج20و21) إِنَّا جَعَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِیًّا لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ وَ إِنَّهُ فِی أُمِّ الْکِتابِ لَدَیْنا لَعَلِیٌّ حَکِیم (زخرف3و4).

پس حرف ثم در آیه کِتابٌ أُحْکِمَتْ آیاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَکِیمٍ خَبِیر (هود1) اشاره به دو مرتبه دارد نه دو زمان مختلف. از این جهت قرآن فرازمانی است. چون آیات قرآن که همزمان در مرتبه فرازمانی در لوح محفوظ و مرتبه علی حکیم قرار دارند نمی توانند زمانمند بوده و در زمان خاصی غیر از عصر نزول جزو قرآن محسوب نشوند. بلکه قران قابلیت تأویل دارد یعنی می تواند با کشف لایه باطنی متحد با لوح محفوظ و ام الکتاب، دوباره در زمان جدید با همان آیات عربی برای مردم جریان (جری) پیدا کند

  • ۰ نظر
  • ۰۸ فروردين ۹۸ ، ۰۹:۳۸
  • رضا کریمی

الله الصمد یعنی خدا و دیگر هیچ

رضا کریمی | شنبه, ۴ اسفند ۱۳۹۷

سوره توحید با کلمه قل شروع شده است پس می توان آن را آشکارا گفت. این سوره لایه ای ظاهری دارد که عوام را سیراب می کند و می توانند از خواص آن بهره ببرند ولی در لایه باطنی اقوام متعمقون را هدف گرفته است. به عبارت دیگر این سوره دو سبب نزول دارد. یکی پرسش یهودیان یا مشرکین که پرسیدند خدای تو کیست؟ و دیگری وجود اقوام متعمقون در آخرالزمان که باید حدی برای آنها تعیین می شد تا در اعماق پیچیده ذهن بشری هلاک نشوند.

لایه عمیق و باطنی سوره توحید مربوط به دو واژه احد و صمد است

  • رضا کریمی

مهدویت در قرآن

رضا کریمی | چهارشنبه, ۱ اسفند ۱۳۹۷

(مهدویت در قرآن با تأکید بر المیزان و بحارالانوار)

چکیده:

در المیزان مباحث مهمی در باب امامت وجود دارد این مباحث هم ذیل آیات و هم در قالب گفتارهای مستقل مطرح شده اند. اما در مورد مهدویت هیچ گفتار مستقلی وجود ندارد! و  در جایی تنها روایات آخرالزمان را جمع نموده است.

علامه مجلسی در کتاب تاریخ الإمام الثانی عشر با عنوان باب الآیات المأوّلة بقیام القائم علیه السلام صریحا اعلام می دارد که آیات مهدویت به صورت تأویلی و از طریق نصوص روایی برای ما مشخص شده اند. وی در این باب حدود 70 روایت برای بیان 50آیه را جمع نموده است .

اگر سه آیه شاخص (آیه استخلاف، آیه اظهار دین، آیه وارثین) در باب مهدویت را در نظر بگیریم. با بررسی نظرات مفسرین شیعه و سنی می توان گفت آیات مهدویت دارای دو شأن ظاهری و باطنی (تنزیلی و تأویلی) در مقام تبیین و اثبات مهدویت هستند. به طور کلی مسئله مهدویت یک مسئله باطنی و تأویلی در نزد مفسرین و حدثین است ولی ظرفیتهای آن برای استدلال از ظواهر آیات وجود دارد چنانچه که علامه طباطبایی و دیگران مانند صاحب بیان السعاده  این راه را آغاز کرده اند.

  • رضا کریمی

نقدی بر ابن عباس در تفسیر لغت فطر

رضا کریمی | چهارشنبه, ۱۷ بهمن ۱۳۹۷

لغت شناسان چند معنا برای فطرت نقل کرده اند: اول گفته اند: شق و شکافتن أصل الفَطْرِ: الشّقُّ طولا (المفردات فی غریب القرآن، ص: 640). این معنا با این آیات قرآن سازگار به نظر می رسد مانند  هَلْ تَرى‏ مِنْ فُطُورٍ (الملک/ 3) و السَّماءُ مُنْفَطِرٌ بِهِ کانَ وَعْدُهُ مَفْعُولًا (المزمل/ 18). اما از آنجا که موارد استعمال دیگر بیشتر با ایجاد و خلق کردن سازگار است معنی خلقت را از شکافتن نتیجه گرفتند مانند اسم فاطر در مورد خداوند و کلمه فطرت در مورد مخلوقات: فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها [الروم/ 30]، الْحَمْدُ لِلَّهِ فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ‏  [فاطر/ 1]، و قال: الَّذِی فَطَرَهُنَّ [الأنبیاء/ 56]، وَ الَّذِی فَطَرَنا [طه/ 72].

بیشتر لغت شناسان تحت تأثیر ابن عباس که خاطره خود را از گفتگوی دو اعرابی نقل می کند فطر را به معنای ابداع دانسته اند[1]. اما می توان شکافتن را به معنای شکفتن معنا کرد. یعنی خلق بر اساس آنچه که در علم خداست؛ به این نحو که خدا با خلق در واقع تجلی می کند و خود را ظاهر می کند. بر این اساس می توان استعمال فطر را نزد عرب بادیه نشین در شیردوشی به معنی استخراج شیر دانست : فَطَرْتُ الناقة أَفْطُرُها إذا حلبتها بأَطراف الأَصابع (لسان العرب، ج‏5، ص: 56). یا منظور اعرابی در مورد چاه آب که گفت أَنا فَطَرْتُها را به معنی من آبش را بیرون کشیدم بدانیم نه اینکه مانند اجتهاد ابن عباس بگوییم به معنی ابتداکردن باشد. بلکه در این موارد فطر، خلق از نوع شکفتن و استخراج و بیرون کشیدن است. با این لغت است که اسم «فاطر» می تواند برطرف کننده شک باشد چرا که در آن صورت آسمانها و زمین همه تجلی خدا و مظهر اسم فاطر هستند و نمی توان آنها را از خدا جدا دانست تا زمینه ای برای شک باشد: أَ فِی اللَّهِ شَکٌّ فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ (انعام10)؟

 

 

[1]  قال ابن عباس، رضی الله عنهما: ما کنت أَدری ما فاطِرُ السموات و الأَرض حتى أَتانی أَعرابیّان یختصمان فی بئر فقال أَحدهما: أَنا فَطَرْتُها أَی أَنا ابتدأْت حَفْرها. و ذکر أَبو العباس أَنه سمع ابن الأَعرابی یقول: أَنا أَول من فَطَرَ هذا أَی ابتدأَه. و الفِطْرةُ، بالکسر (لسان العرب، ج‏5، ص: 55)

  • رضا کریمی