استنطاق

ذَلِکَ الْقُرْآنُ فَاسْتَنْطِقُوه‏

استنطاق

ذَلِکَ الْقُرْآنُ فَاسْتَنْطِقُوه‏

استنطاق

باید از قرآن و حدیث استنطاق کنیم. دین دوای دردهای ماست ولی ما هم باید دردهای خود را عرضه کنیم و آن را «به حرف بیاوریم» و از او «بپرسیم». چو درد در تو نبیند که را دوا بکند؟
در این وبلاگ مطالب گروه مطالعاتی المیزان در خصوص نظرات علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی نیز مطرح می شود.
لینک گروه المیزان در پیام رسان ایتا
http://eitaa.com/joinchat/2802319371C1ec9ed0c5a
کانال تلگرامی رضاکریمی:
https://telegram.me/karimireza1001

بایگانی
کلمات کلیدی

۹۷ مطلب با موضوع «نکات و نظریات قرآنی و حدیثی» ثبت شده است

انواع واکنشهای ما در قرآن

رضا کریمی | سه شنبه, ۶ مرداد ۱۳۹۴

ما در مقابل حوادث و گفتارها عکس العمل های متفاوتی داریم: شگفت زدگی، تعجب، خنده، تبسم، گریه و...

امروزه بسیاری وقایع برای ما «جالب» هستند و از این منظر به آنها توجه نشان می دهیم. اما جالب بودن و شگفتی داشتن مستلزم نحوی فاصله داشتن است. وقتی سخنی برای ما جالب باشد به آن توجه نشان داده ایم اما اعلام کرده ایم که این توجه ما از دور است و ما قصد نزدیکی و هم سخنی نداریم. نگاه پژوهشی معمولا نگاه شگفت زدگی و جالب بودن است. به قول برخی غرب شناسان نگاه ابژکتیو. نگاهی که از سر احساس تملک به معنا و حقیقت ناشی می شود.

  • رضا کریمی

نگاهی دوباره به مفهوم صراط مستقیم

رضا کریمی | دوشنبه, ۵ مرداد ۱۳۹۴

صراط مستقیم یعنی چه؟ آیا تا به حال به وصف مستقیم فکر کرده ایم که چرا خداوند مهمترین وصف راه نجات را در مستقیم بودن می داند؟ تعبیر رایج این است که صراط مستقیم یعنی راه راست. راست هم یعنی عدم انحراف به چپ و راست! آیا مستقیم در زبان عربی قرآن همان راست بودن است؟

  • رضا کریمی

لذت وزیر بودن

رضا کریمی | جمعه, ۲۶ تیر ۱۳۹۴

در سوره طه موسی علیه السلام وقتی  برای بیان رسالتش آماده می شود از خدا می خواهد سینه اش را گشاده و کارش را آسان کند و گره از زبانش بازکند و بعد درخواست می کند تا هارون، برادرش را به عنوان وزیر و کمک کارش بفرستد قَالَ رَبّ‏ِ اشْرَحْ لىِ صَدْرِى(25) وَ یَسِّرْ لىِ أَمْرِى(26) وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانىِ(27) یَفْقَهُواْ قَوْلىِ(28) وَ اجْعَل لىّ‏ِ وَزِیرًا مِّنْ أَهْلىِ(29) هَارُونَ أَخِى(30) اشْدُدْ بِهِ أَزْرِى(31) وَ أَشْرِکْهُ فىِ أَمْرِى(32).

از آیه دیگر بر می آید که نقش هارون در وزارت برادرش به خاطر فصاحت او بوده است: وَ أَخی‏ هارُونُ هُوَ أَفْصَحُ مِنِّی لِساناً فَأَرْسِلْهُ مَعی‏ رِدْءاً یُصَدِّقُنی‏ إِنِّی أَخافُ أَنْ یُکَذِّبُونِ (قصص/34).

به نظر من  بیشتر بزرگان و بلکه از جهتی همه آنها به وزیر نیازمندند تا واسطه بین آنها و مردم باشد. قدرت دریافت با قدرت ارسال نسبت عکس دارد. از لحاظ زبانی و ارتباطی اکثر بزرگان از آنجا که خود را مهیای دریافت فیوضات آسمانی می کنند و به همین دلیل در حال حیرت و سکوت هستند تا در حال هوشیاری و گفتار. حرفهای آنها به صورت رمز و اشاره هستند و به یک شارح نیاز دارند تا از اجمال به تفصیل دربیایند.

اگر نمی توانید بزرگ باشید حداقل شارح و وزیر خوبی شوید!

  • رضا کریمی

شهادت معنایی وسیع تر از کشته شدن در میدان جنگ دارد. می گویند مظلوم شهید است و نیز هر کس در راه مالش مورد تعدی واقع شود و بجنگد و کشته شود. می گویند مؤمن  اگر در مریضی بمیرد شهید مرده است. مصائب لطف الهی هستند و کسی که دچارآنها شود و در آن حین بمیرد  شهید است: فقر، خشوع، گرسنگی، تشنگی روز، بیداری شب و... حتی روایاتی هستند که (البته بیشتر از زبان پیامبر صلی الله علیه و آله در کتب اهل سنت آمده اند) مرگ بر اثر طاعون، سوختگی ، غرق شدن و غریب ماندن را هم شهادت می دانند.

بسیاری اعمال هم در حکم شهادت قرار می گیرند: کسی که کظم غیظ کند و مسلمانی را عفو کند اجر شهید را دارد و بلکه  کسی که در بلا صبر کند اجر هزار شهید دارد!
با این تنوع تعاریف و مصادیق، معیار شناخت شهدا چیست؟

  • رضا کریمی

دیدگاه ها در مورد ذبیح ابراهیم(ع)

رضا کریمی | سه شنبه, ۱۶ تیر ۱۳۹۴

تصور اولیه من از قرآن این بود که ذبیح ابراهیم اسماعیل بوده است و در کتاب مقدس ذبیح اسحاق است. اما با تأمل در نظرات علمای اسلامی دیدم که مسئله به این سادگی ها هم نیست.

  • رضا کریمی

امل و اجل

رضا کریمی | پنجشنبه, ۴ تیر ۱۳۹۴

روزی پیامبر قطعه چوب برداشت و یکی را مقابل خود در زمین فرو برد و دیگری را کنار آن و سومی را دورتر قرار داد و آنگاه فرمود: این انسان است و این اجل و آن دیگری آرزوست که آدمی پیگیرش می شود اما اجل زودتر از آرزو فرامی رسد.

این ماجرا نشان تقدم اجل بر امل است و روایاتی از این نمونه که اجل را دروکننده، پایان دهنده، مفسد و مفتضح کننده امل می دانند فراوانند[1]. اما از طرفی امل گاهی ستایش هم شده است مانند روایتی که امل را برای امت رحمت می داند[2]. پس لاجرم می بایست میان روایات جمع کنیم. می‌توان گفت اگر امید در دایره اجل باشد مجاز بلکه رحمت و برکت است. 

  • رضا کریمی

معنای بشری بودن وحی چیست؟

رضا کریمی | چهارشنبه, ۳ تیر ۱۳۹۴

آیت الله جوادی آملی بحثی ویژه در معنای بعد بشری پیامبر و نقش آن در فرایند وحی دارد، که به نظر می رسد تلویحاً پاسخگویی به نظریه دکتر عبدالکریم سروش در باب ماهیت وحی قرآنی ذیل بحث «کلام محمد» مد نظر باشد. به ویژه آنکه در پایان بحث خود می گوید: «کج‌اندیشان به کجا می‌روند؟ و چگونه خود را سرگردان می‌کنند؟»

وی معتقد است : به طور کلّی بحث و گفت‌وگو از نبوّت و شئونات آن بر دو امر استوار است؛ یکی از آن دو به تبیین مبدأ فاعلی وحی برمی‌گردد و امر دوم، به تشریح مبدأ قابلی.

و در توضیح امر دوم می نویسد: از آن‌جا که رخداد نبوّت و پیامبری در یک زمان خاص و مکان ویژه‌ای و برای فرد مشخّصی بود، لزوماً باید سابقه استعداد و آمادگی وجود داشته باشد؛ ولی این اصل فلسفی هیچ شأن و مقامی غیر از استعداد و قبول برای پیامبر به دنبال ندارد، نه فعل و کاری و نه تولید چیزی.

  • رضا کریمی

خواهش میکنم در تشویق کردن و «الله الله» گفتن - که این هم تقلیدی است از عربها - حد را مراعات کنند. بعضیها بمجرّد اینکه خواننده شروع کرد به خواندن، شروع میکنند پشت سرِ او ترنّم «الله» که مثل اینکه یکی از دنبالههای لازمِ خواندن او این است که این طرف بگوید «الله»! هیچ لزومی ندارد. یکوقت شما تحت تأثیر قرار میگیرید یا شدیداً زیبا میخواند یا شدیداً مؤثّر میخواند، بیاختیار حالا میخواهید تشویق کنید - تشویق قرآن هم طبق آنچه معمول عربها است، «الله الله» گفتن است؛ البتّه آنها مخصوص قرآن [هم[نیست؛ آهنگ معمولی را هم که میخوانند الله الله میگویند - این حالا اشکالی ندارد امّا اینکه بمجرّد اینکه قاری شروع کرد به خواندن و ما از اینجا بنا کنیم «الله الله»، هیچ لزومی ندارد. من خواهش میکنم خود شماها و در جلساتی که شماها استاد آن جلسات هستید و شرکت میکنید، سفارش کنید که در گفتنِ «الله الله» افراط نکنند؛ آنجایی که واقعاً طرف، خیلی خوب میخواند، خیلی زیبا میخواند، آنجا خب اشکالی ندارد تشویق کنند امّا اینکه از اوّل [طوری که[گاهی انسان فقط انتظار دارد که تا گفت «اعوذ بالله من الشّیطان الرّجیم»، بگویند «الله اکبر»[صحیح نیست.

این سخنان اخیر مقام معظم رهبری در اولین روز ماه مبارک رمضان ۱۴۳۶ ، شباهتهایی به کلام مرحوم دولابی دارد. مرحوم دولابی سال ها پیش دیدگاهی متفاوت در مورد محافل انس با قرآن را  بیان کرده است. از شباهتهای این دیدگاه با بیانات رهبری این است که واکنش های رایج به تلاوت قرآن را تقلیدی از عرب می داند و شباهت دیگر در اصل اتفاق نظر در خصوص موضع گیری علیه این نوع واکنش است. البته رهبری این کار را «غیرضروری» می داند و مرحوم دولابی بیشتر متعرض این مسئله شده و با استناد به آیه 204سوره اعراف این کار را با لزوم سکوت تدبرگونه بعد از تلاوت قرآن ناسازگار می داند.

 

  • رضا کریمی

چرا سوره یوسف سوره انتظار است؟

رضا کریمی | يكشنبه, ۲۴ خرداد ۱۳۹۴

سوره یوسف سوره انتظار است چون:

از مشهورترین منتظران تاریخ یعقوب علیه السلام است.

از مشهورترین غایبان تاریخ یوسف علیه السلام است.

یوسف عزیز مصر شد و یوسف ما عزیز عالمین خواهد شد.

یوسف برای بنیامین ظهور شخصی داشت و برای برادران ظهور جمعی. این تفاوت نظریه ظهور شخصی را تقویت و تبیین می کند.

یوسف غایب بود نه اینکه وجود نداشته باشد. یوسف فاطمه علیه السلام هم در میان ماست و وقتی ظهور می کند همه او را دیده اند مثل یوسف پیامبر که در میان برادرانش بود و وقتی ظهور کرد گفتند: انک لانت یوسف؛ تو همان یوسفی!

یوسف از کید خانواده خود به چاه افتاد و علت غیبت یوسف فاطمه «ما» هستیم:غیبته منا. در زمان تولد امام  آشنایان بودند که خیانت کردند و عموی امام زمان با کمک دشمن دست به توطئه زد.

منتظر اهل تقیه است و در زمان غیبت با وجود محدودیت های شدید منزوی نمی شود. یوسف با پادشاه همکاری کرد و منتظر هم باید در زمانه غیبت (دولت باطل) با بهره از وضع موجود  و ضمن مراعات محدودیت هایش در رفع حوائج مؤمنین بکوشد.

در روایات ظهور وقتی است که عده زیادی دچار عقب گرد می شوند و از اساس وجود غایب منتظَر را انکار می کنند. اطرافیان یعقوب وقتی گفت بوی پیراهن یوسف را می یابم اورا ملامت کردند.

منتظران حال تضرع دارند و خطاب به عزیز می گویند: یاایهالعزیز مسنا و اهلنا الضر و جئنا ببضائه مزجاه فاوف لنا لکیل و تصدق علینا ان الله یجزی المتصدقین (یوسف/83).  امروزه این آیه را بسیاری از عاشقان امام غایب زمزمه می کنند.

در دین ما راه رسیدن فرج فنای صبر است. پیامبر صلی الله علیه و آله و امام صادق علیه السلام هر دو فرموده اند: فرج وقت فنای صبر می آید. امیرالمؤمنین علیه السلام هم فرمود در هنگامه به نهایت رسیدن شدت فرج می رسد و هنگام تنگ شدن حلقه های بلا آسایش می آید. در سوره یوسف پس از پایان قصه نتیجه داستان در یک آیه فوق العاده مهم آورده می شود: وقتی رسل به حالت استیئاس (یأس) رسیدند و گمان بردند دروغ گفته شدند (و بعدبدون هیچ حرف اضافه ای چنین ادامه پیدا می کند)نصر ما رسید (یوسف/110).

تا خون نشود دلها دلدار نمی آید / تا سرنرود غم ها غمخوار نمی آید

  • رضا کریمی

تأملی در عبارت فساد فی الارض

رضا کریمی | چهارشنبه, ۲۰ خرداد ۱۳۹۴

مشتقات صلح و صلاح در دو معنای شاخص به کار می روند: یکی در معنای عدم فساد در عالم؛ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ وَ لا یُصْلِحُونَ (شعراء/152، نمل/48) و دیگری مقابل جنگ. به نظر می‌رسد معنای اول اعم از دومی باشد. اگر ریشه کلمه را به معنای اعم خود ذیل هماهنگی و وحدت و پیوستگی ببریم آن وقت صلح و نجنگیدن مستلزم پذیرش هماهنگی و وحدت است. امروزه به‌ویژه در تلقی مدرن بیش‌تر صلح، ذیل اندیشه‌ی«عدم خشونت» معنا می‌شود. اما در نگرشی عام می‌توان صلح را به‌صورت گسترده و به وسعت زمین تفسیر نمود و به جای نگاه روان‌شناسانه و جامعه‌شناسانه، مواجهه‌ای هستی‌شناسانه را در پیش گرفت.

  • رضا کریمی