استنطاق

ذَلِکَ الْقُرْآنُ فَاسْتَنْطِقُوه‏

استنطاق

ذَلِکَ الْقُرْآنُ فَاسْتَنْطِقُوه‏

استنطاق

باید از قرآن و حدیث استنطاق کنیم. دین دوای دردهای ماست ولی ما هم باید دردهای خود را عرضه کنیم و آن را «به حرف بیاوریم» و از او «بپرسیم». چو درد در تو نبیند که را دوا بکند؟
در این وبلاگ مطالب گروه مطالعاتی المیزان در خصوص نظرات علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی نیز مطرح می شود.
لینک گروه المیزان در پیام رسان ایتا
http://eitaa.com/joinchat/2802319371C1ec9ed0c5a
کانال تلگرامی رضاکریمی:
https://telegram.me/karimireza1001

بایگانی
کلمات کلیدی

حکمت ستر زنان در قرآن

رضا کریمی | پنجشنبه, ۱۲ مهر ۱۳۹۷

تأملی در دو آیه کلیدی درباره پوشش

مسئله پوشش موضوعی نیست که همه ابعاد آن کاملاً تحلیل شده باشد. از زمانی که شهید مطهری کتاب مسئله حجاب را نوشت بسیاری از مسائل پاسخ داده شده ولی هنوز این مسئله نیازمند تأمل و تفکر است.

ستر و پوشش زنان در قرآن دو یا سه حکمت کلی دارد: ۱.کنترل نگاه و آشکار نشدن زینت های پنهان ۲و۳. شناخته شدن مؤمنات و اذیت نشدن آنان.

اساسا حکمت پوشش در قرآن از حقایقی است که ناقص تبیین شده است. معمولا حکمت اول مدنظر متدینین است اما حکمت دوم و سوم کمتر مورد تأمل قرار گرفته است. بلکه می توان گفت در حکمت اول کاهش نگاه محوریت دارد و حجاب برای کمک به کاهش نگاه است ولی در آیه دوم «وجوب پوشش» محوریت دارد و حجاب برای حفظ امنیت زن است.

دو آیه خُمُر و جلابیب

اولی در سوره نور و دومی در سوره احزاب تبیین شده است. در ابتدا خطاب به مؤمنات گفته می شود زینتشان را جز آنچه آشکار است آشکار نکنند و روسری هایشان (خُمُر) را بر گریبانشان بیندازند و زینتشان را جز بر محرمان آشکار نکنند و  طوری راه نروند که زینت مخفیشان دانسته شود. در سوره بعدی خطاب به زنان و دختران نبی و زنان مؤمنین گفته می شود که پوشش هایشان (جلابیب) را بر خودشان نزدیک کنند تا بیشتر شناخته شوند و اذیت نشوند.

1. وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُیُوبِهِنَّ وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُنَّ أَوِ اَلتّابِعِینَ غَیْرِ أُولِی اَلْإِرْبَةِ مِنَ اَلرِّجالِ أَوِ اَلطِّفْلِ اَلَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلى عَوْراتِ اَلنِّساءِ وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَى اَللّهِ جَمِیعاً أَیُّهَا اَلْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ (نور٣١)

2.یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنى‏ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ ... (احزاب59)

زینت می‌تواند سبب تأثیر بر عملکرد نفس و قلب و اختلال در تشخیص عقل شود: أَ فَمَنْ زُیِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَناً فَإِنَّ اللَّهَ یُضِلُّ مَنْ یَشاءُ وَ یَهْدی مَنْ یَشاءُ (فاطر8) یکی از مصادیق این تزیین حب شهوات نساء است: زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ (آل عمران14). ‌در مقابل، از سوره احزاب می فهمیم که رابطه محدود سبب طهارت قلب، که در خطر تزیین توسط شهوات قرار دارد، می شود: فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ (احزاب53).

حقایق این آیه را نباید فقط با توجه به زمان نزول تفسیر کرد. مثلاً لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ برای این است که حقیقت حجاب را فراتر از پوشش ظاهری بدانیم. زینت دو نوع ظاهری و مخفی است و زینت مخفی نباید ابداء و اعلام شود. منظور از یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ حضور پیدا کردن در میان نامحرم است طوری که از امور مخفی مطلع شوند.

 

تفاوت آیه خمر و جلابیب

یکی از تفاوت های دو آیه مربوط به حجاب این است که در سوره نور سخن از کاهش نظر و نگاه است ولی در آیه دوم «وجوب پوشش» محوریت دارد.  در سوره نور خطاب به هر دو گروه مردان وزنان است ولی در سوره احزاب فقط بحث پوشش زن است. در آیه قبل از آیه خمر آمده است که مرد هم باید نگاهش را کاهش بدهد: قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ (نور30)[1].

هر دو آیه جلباب و خمار ویژه مؤمنین و فرمان خدا خطاب به نبی است. ولی آیه جلباب خطاب به خانواده نبی هم هست.  تفاوت دیگر آیه خُمُر در سوره نور و آیه جَلابیب در سوره احزاب این است که در اولی فقط سخن از مؤمنات است و در دومی سخن از نساء النبی هم هست. یک‌ تفاوت جلباب و خمار این است جلباب سرتاسری‌ است و کل وجود زن را در نظر دارد ولی خمار پوشاننده شکاف‌هاست. خمار برای جیوب زنان است: لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُیُوبِهِنَّ  و جلباب برای خود زنان: یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ.

 اساساً سوره احزاب سوره النبی است و وقتی سخن از پوشش خانواده نبی است تأکید بیشتری وجود دارد و گرچه تأکید بر تفاوت زنان نبی و دیگر زنان است اما مؤمنین هم در این خطاب تأکیدی سهیم می شوند چون آنها هم جزو خانواده نبی هستند. گویا می خواهد بگوید اگر می خواهید خود را مؤمن پیرو نبی بدانید بیشتر باید پوشش خود را برخود نزدیک کنید و به حکم آیه النَّبِیُّ أَوْلى‏ بِالْمُؤْمِنینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ (احزاب6) اگر تابع محض نبی می شوید باید احکام خانواده نبی را هم بر خانواده خود جاری کنید.

بر اساس یک نقل هم می فهمیم برداشت زنان عصر پیامبر از این آیه پوشش گسترده تری نسبت به آیه خُمُر است. همچون این برداشت در آن روزگار، می توانیم آیه جلابیب را در معنای حداکثری خود آیه چادر(پوشش سرتاسری) بنامیم به شرطی که نخواهیم جلباب را چادر معنا کنیم بلکه فقط بگوییم با این آیه می توان برخلاف آیه خمر حکمت چادری بودن را بدون آنکه حالت اجبار باشد توضیح داد و گفت چادر حداقلی از حالات برای بیان نزدیکی پوشش به بدن و دوری از اذیت است.

 حکمت اینکه خداوند دو آیه با دو دستور نامشابه درباره پوشش بیان کرده است هم این می تواند باشد که بین مؤمنین عادی و مؤمنینی که تسلیم محض نبی هستند (وَ ما کانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ إِذا قَضَى اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً أَنْ یَکُونَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ: احزاب36) درجه بندی می کند و می گوید اگر هم می خواهید بیشتر به نبی منسوب باشید بیشتر پوشش را رعایت کنید. جلباب واژه ای است که پوشش گسترده (مانند چادر) را هم شامل می شود اما کسی می تواند به مصداق وسیع جلباب برسد که بیشتر مؤمن باشد و‌ بیشتر نبی بر او‌ ولایت پیدا کرده باشد. کسانی که جلباب را در حد خمار می بینند افتخار ایمان کامل (تسلیم محض نبی بودن) را از دست داده اند.

در حقیقت آیه جلابیب در سوره احزاب نکته جالبی دارد و آن اینکه زنان مؤمن وقتی خود را می پوشانند شناخته می شوند. چطور یک زن با پوشیده شدن شناخته می شود؟ جلباب فخر مؤمنات و‌ عامل شناخته شدن آنهاست و نباید آن را به غیرمؤمنات توصیه کرد مگر اینکه ابتدا آنها را به ایمان دعوت کنیم. پوشاندن چادر به زنان زندانی یا مهمانان کم ایمان این فخر را تضعیف می کند.

مفهوم اذیت که در سوره احزاب مطرح شده است معنایی گسترده دارد و در مورد انبیاء و مؤمنین از اذیت کلامی و آزار ناشی از حیا تا اذیت ناشی از بهتان را شامل می شود. پس نمی توان اذیت را فقط تعرض و تجاوز جنسی دانست و وقتی در همین سوره در کنار دستور فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ می خوانیم که وَ ما کانَ لَکُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّه (احزاب53) می توان آزارهای غیرجسمی را هم در دایره معنای این واژه داخل کرد. بلکه اساساً در قرآن اذیت با ضرر تفاوت دارد و به آزارهای روانی اشاره دارد. از آیه لَنْ یَضُرُّوکُمْ إِلَّا أَذًى (آل عمران111) می فهمیم که اذیت غیر از ضرر است آسیب روانی و کلامی است. از آیه لَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ مِن قَبْلِکُمْ وَمِنَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا أَذًى کَثِیرًا (آل عمران186) می فهمیم که اذیت ضرر روانی (شنیدنی) است نه مالی و جانی.

چرا مرز دقیق پوشش مشخص نشده است؟[2]
مسئله مهم در آیات ستر این است که مرز دقیقی در ناحیه بدن و لباس مشخص نشده است تا در شرایط و حالات و فرهنگ های مختلف امکان انعطاف و تغییر وجود داشته باشد اما در هر حال باید زینت های غیرآشکار آشکار نشوند و امکان اذیت کمتر فراهم شود. حد این دو معیار تا کجاست؟ در روایات مرز زینت آشکار و مخفی «وجه و کفین» معرفی شده است و این مرز در تبیین عبارت «إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها» معقول به نظر می رسد چون وجه و کفین به طور عادی آشکارند و خدا مخفی کردن امر ظاهر را نخواسته است. اما احکام اسلامی (ضرورت و اهم و مهم) گاهی این مرزها را جابجا می کند. قرآن برخلاف روایات مرز دقیق را مشخص نکرده است و شاید مرزبندی روایات ناظر به شرایط  معمول است. قرآن مبهم سخن نگفته ولی توصیه ای منعطف دارد. از ترکیب فعل نسبی «نزدیک شدن» (یدنین) با فعل حداقلی «ادنی»، منعطف بودن حکم برای «بیشتر» کردن پاکی و «شناخته شدن بیشتر» (انتساب بیشتر به خانواده ایمان) و «کمتر» کردن آسیب ها فهمیده می شود؛ گویا گفته شده «تا می توانید» خود را بپوشانید تا بیشتر قلب ها طاهر باشند (ذلِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ) و کمتر اذیت روحی و جسمی ببینید (ذلِکَ أَدْنى‏ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ).

ناامنی ناشی از بی حجابی در جهان معاصر

من_هم یا می تو (به انگلیسیMeToo) یک جنبش و هشتگ اینترنتی بود که رسانه‌های اجتماعی در اکتبر ۲۰۱۷ گسترش پیدا کرد و بارها به اشتراک گذاشته شد. این هشتگ برای نشان دادن شیوع گسترده تجاوز و آزار جنسی، به ویژه در محیط کار و محکوم کردن آن مورد استفاده قرار گرفت. این هشتگ در ایجاد اتهاماتی مبتنی بر اذیت و آزار جنسی یک تهیه کننده آمریکایی آغاز شد. این هشتگ توسط فعالان اجتماعی مورد استفاده قرار گرفت و پس از اینکه  یک زن از سایر زنان خواست با این هشتگ تجربیات خود را به اشتراک بگذارند، وایرال (همه‌گیر) شد.   قربانیان آزار جنسی را تشویق کرد که درباره تجربیات آزارشان در توییتر بنویسند تا به این طریق مردم از گستردگی و سیستماتیک بودن آزار جنسی آگاه شوند.

در ایران افشاگری ها موجب شد تا جمعی از زنان دست اندرکار سینما در اعتراض به خشونت علیه زنان در این عرصه بیانیه‌ای صادر کنند. پس از این بیانیه که ۸۰۰ امضا داشت، با رأی اکثریت این افراد هیأت ۵ نفره زنانه از سینماگران زن برای رسیدگی به آزار و خشونت جنسی در سینما شکل گرفت اما بعضی از این دست اندرکاران حقوق زنان خود به حجاب بی اعتقاد بودند[3] و نقش آن در اهمیت کاهش اذیت را نفهمیدند. آنها خود متهم به همکاری هنری با مردان آزارگر شدند.

 

حجاب واجب یا حجاب الزامی

این متن درباره حکمت و حدود پوشش بود نه سیاست حجاب در حکومت. از اختصاص حجاب به مؤمنین نمی توان آزاد بودن غیرمؤمنین را در نظر گرفت بلکه فقط می فهمیم که برای ترویج‌ حجاب باید ایمان را تبلیغ کرد.
مثلاً وقتی آیه
  یا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا اَلْخَمْرُ... رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ اَلشَّیْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ (مائده٩٠) خطاب به مؤمنین است  نمیشود نتیجه گرفت که شرب خمر بر غیرمؤمنین آزاد است. ولی می شود گفت اگر ایمان نباشد عمل به این آیه دشوار می شود. در مورد حجاب هم ایمان لازم است تا محقق شود.

نکته قابل توجه‌‌دیگر این است که دنیای جدید دین را تجزیه و تفسیر به رأی می کند. مثلا روشنفکران در اعتراض به حجاب قانونی می گویند حجاب فقط برای مؤمنین واجب بوده ولی نمی گویند غیرمؤمنین شهروندان درجه دو و ذمّی بودند (مانند بردگان و نیز اهل کتاب که جزیه می دادند) و آیا کسی که به نام دین کشف حجاب را مجاز می داند این شهروندی را  می پذیرد؟! 

در روایت کافی در مورد علت جواز نظر به زنانی که به حجاب معتقد نیستند این است که  لِأَنَّهُمْ إِذَا نُهُوا لَا یَنْتَهُونَ... (الکافی ج‏5، ص: 524). گویا حساسیتی به نهی ناپذیری آنها نبوده.... اما این روایات درباره اهل بادیه و افراد دور از مدنیت است پس در زمان ما که زنان در شهر با زینت های خود کشف حجاب می کنند اجرای این جواز با چالش مواجه شده است. آنچه که از روایات جواز برداشت می شود این است که علت اصلی حجاب حفظ امنیت زن است و کاهش نگاه دستور تکمیلی است. پس اگر زن نخواهد امنیتش حفظ شود لازم نیست به او تحمیل شود. ولی اگر با تغییر شرایط حضور زن در جامعه، بی حجابی عامل فساد در شهر شود چه باید کرد؟ حضور عمومی زن را کاهش داد یا زنان را به حجاب اجبار کرد؟

در دنیای جدید فقط بخشی از دین ظهور می کند ولی دین دنیا و عالم خودش را می طلبد. احکام دینی وقتی غیرتاریخی بررسی شوند، نزاع ها و تفسیر به رأی ها پایان ندارد؛ از طرف دیگر حکومت ها توان اجرای همه دین را ندارند و قوانین متروک دینی کم نیستند. چه باید کرد؟


عالمی دیگر بباید ساخت وز نو آدمی.

 

[1] اگر من را تبعیضیه بدانیم (به معنی بعضی از...) نتیجه این می شود که یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ یعنی بخشی از نگاهتان را کم کنید. این بحث تفاوت نگاه حرام و نگاه مباح را نشان می دهد که در فقه به صورت مفصل بحث شده است.

[2] یکی از نویسندگان به نام رضا بابایی در یکی از نوشته های خود، به استناد متون دینی ادعا می کند پوشش زن مانند پوشش مرد، امری عرفی است که البته شریعت نیز توصیه‌هایی دربارۀ آن دارد. بنابراین، پوشش زن و مرد، تحت هیچ قانون ثابتی! درنمی‌آید! اما هیچ استنادی را مطرح نمی کند تا کلمات سیال و مبهم او را بتوان دقیقاً تحلیل کرد.

بابایی در همین نوشته در ادعایی عجیب می نویسد: پوشش عرفی زن، مستقلا در هیچ جامعه‌ای مفسده‌ عمومی و فراگیر برنمی‌انگیزد؛ حتی اگر آن پوشش بسیار کمتر از پوشش زن در عرفی دیگر و در جامعه‌ای دیگر باشد! او برای اینکه ذهن خواننده را پذیرای این ادعا کند آدرس غلط می دهد و  می گوید پوشش زن مالایی در ایران بدحجابی است و آنچه شرع در ایران به آن رضایت می‌دهد، در افغانستان بدحجابی است. چرا؟ چون عرف این جوامع متفاوت است؛ اگرهرسه کشور، اسلامی است. او زیرکانه از گفتگو درباره کف و حداقل پوشش فرار می کند و از آثار فرهنگی بدپوششی غربی های چشم و دل سیر! سخنی نمی گوید.

بابایی در ادامه بازهم بر سیال بودن قانون پوشش در اسلام تأکید می کند و بدون تحلیل آیات و روایات پوشش، به حاشیه وارد می شود و مدعی می شود در قرآن و روایات، هیچ توصیه‌ای دربارۀ حجاب زن نیامده است که در زمان نزول قرآن یا صدور روایات، متعارف نبوده است. هرچند در ادامه ادعای خود را نقض می کند و می گوید  گروهی از اعراب تازه‌مسلمان، همین‌مقدار را هم مراعات نمی‌کردند و قرآن از آنان می‌خواهد به پوشش معمول و متعارف در جامعه تن دهند! اکنون معلوم نیست دستور قرآن مخالف عرف است یا مروج عرف؟!

 بابایی که نمیخواهد منکر آیات پوشش شناخته شود ادامه می دهد: در برخی آیات و روایات که شمار آنها نیز اندک است! و حتی مخاطبان خاص!(مانند همسران پیامبر یا مؤمنان سرشناس، کنیزان و زنان اهل کتاب) دارد، پاره‌ای! توصیه‌ها دربارۀ حجاب به چشم می‌خورد که اندکی! فراتر و گاهی فروتر از عرف زمان است. 

او به این نحوه نقل مبهم از قرآن و حدیث بسنده نمی کند و ادعای خود را تکرار کرده و اضافه می کند: این توصیه‌ها تعیین حجاب شرعی برای همۀ مسلمانان در همۀ زمان‌ها و مکان‌ها نیست؛

وی این حقیقت بزرگ را نادیده می گیرد که پوشش نشانه شناخته شدن و فخر مؤمنین است و فقط بحث را عرفی می انگارد. اگر قرآن حدود پوشش را دقیقا تعیین نکرده ولی در روایات دقیقا تعیین شده(وجه و‌ کفین) برای این است که برخی مراتب پوشش با بالا رفتن رتبه ایمان شایستگی تحقق دارند پس تعیین نکردن حدود همیشه برای عرفی کردن آن نیست بلکه گاهی برای ارزش دادن به آن و دور نگه داشتن از افراد ناشایست است. 

در قرآن دو آیه صریحا در باب پوشش و چند آیه غیرمستقیم در این موضوع آمده است ولی معلوم نیست معیار افرادی مانند بابایی چیست که آنها اولاً اندک می پندارد ثانیاً دارای مخاطب خاص انگاشته و ثالثاً عرفی تفسیر می کند. مگر مثلاً آیات ربا و شراب چند مورد هستند؟ آیات پوشش اولاً در حد خود اندک نیستند و ثانیاً برای تشخیص و تمایز مؤمنین از غیر خود هستند و ثالثا در بخشی از مسائل خود تحت قواعد دینی به عرف منتهی می شوند. 

[3] حضور ترانه علیدوستی در هفتاد و پنجمین جشنواره فیلم کن و بیان سخنان سیاسی از یک سو و انتشار استوری از بازیگران فیلم «برادران لیلا» و حضور دو تن از مردان متهم به آزارگری در این استوری، آغازگر انحراف در جنبش می‌تو بود و برخی چنین تعبیر کردند که علیدوستی برای جلب توجه افکار عمومی و به طمع دریافت جایزه از جشنواره کن، جنبش می‌تو را سردمداری می‌کند.

  • ۹۷/۰۷/۱۲
  • رضا کریمی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی