استنطاق

ذَلِکَ الْقُرْآنُ فَاسْتَنْطِقُوه‏

استنطاق

ذَلِکَ الْقُرْآنُ فَاسْتَنْطِقُوه‏

استنطاق

باید از قرآن و حدیث استنطاق کنیم. دین دوای دردهای ماست ولی ما هم باید دردهای خود را عرضه کنیم و آن را «به حرف بیاوریم» و از او «بپرسیم». چو درد در تو نبیند که را دوا بکند؟
در این وبلاگ مطالب گروه مطالعاتی المیزان در خصوص نظرات علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی نیز مطرح می شود.
لینک گروه المیزان در پیام رسان ایتا
http://eitaa.com/joinchat/2802319371C1ec9ed0c5a
کانال تلگرامی رضاکریمی:
https://telegram.me/karimireza1001

بایگانی
کلمات کلیدی

درباره تفسیر ملاصدرا

رضا کریمی | يكشنبه, ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۴

نگاهی به کتاب مبانی، اصول و روش تفسیری ملاصدرا، نوشته مجید فلاحی، انتشارات حکمت

 

کتاب آقای فلاحی کتابی پژوهشی و پرمطلب و البته همراه با رویکرد انتقادی در مورد ملاصدراست  و در جشنواره فارابی شایسته تقدیر شناخته شده است. مطالعه این اثر به همه دانشجویان رشته های قرآنی و عرفانی توصیه می شود.

***

مشهور است - و درست است -که تفسیر ملاصدرا عرفانی است.  بر این اساس مهم ترین مبنای فهم تفسیری او این است که قرآن دارای ظاهر و باطن بلکه ظهور و بطون است (329) و وحی حقیقت ذو مراتبی دارد که مراتب پایین آن شامل غیر از انبیا می شود و راه تأویل باطن علاوه بر پیامبر و ائمه بر صاحبان رسوخ نسبی در علم و طهارت بسته نیست(ص330) و  نیز باید دانست درک حقایق قرآنی غیر از تفسیر به رأی است و این درک شرایط باطنی دارد که به تفصیل در کتاب تبیین شده اند.

نکته مهم در مورد مبنای تفسیری ملاصدرا این است که او علی رغم دعوت به باطن به رعایت ظاهر مقید بوده است. نویسنده ملاک ها و معیارهای بطون صحیح (1.عدم ناسازگاری  با نظم ظاهری آیات 2. وجود شاهد شرعی 3.عدم معارض شرعی و عقلی 4. عدم ادعای انحصار ) را در همین راستا تبیین می کند. البته وی از کتاب مفاتیح الغیب  نقل کرده است که : علمای راسخ در ظاهر از فقها و مجتهدان پیروی می کنند اما در باطن لزومی به تبعیت نیست... هنگام تعارض عارف تبعیت نمی کند! (ص58). نویسنده این بحث را تحلیل نمی کند.

روش تفسیر ملاصدرا جامع بوده و او از کلیه علوم قرآنی و نحوی و فلسفی  و مکاشفات عرفانی بهره برده است. در تفاسیر دوران جوانی و میان سالی ضمن استفاده از قرآن و حدیث عمدتاً به مطالب عرفانی و فلسفی می پردازد ... اما پس از استقرار در شیراز در دهه آخر عمر که برای نوشتن تفسیر جامع تصمیم می گیرد ... ابتدا درباره لغت و ظاهر لفظ و مشتقات ظاهری  آیات بحث می کند و سپس بر اساس مکتب خاص خود به مباحث حکمی و عرفانی می پردازد (ص296و297). اساساً این کتاب نشان می دهد جنبه عرفانی ملاصدرا نباید سبب غفلت از این حقیقت شود که او پژوهشگر پرکاری بوده است و اکثر کتابها در گرایشاتی که با آنها موافق هم نبوده است را هم مورد بهره برداری قرار داده است: یکی از نشانه های آشکار این رویکرد مواجهه با غزالی است: ملاصدرا در تبیین شرایط فهم باطن قرآن شدیداً تحت تأثیر غزالی است و عمدتاً آرا و نظرات او را با تهذیب و حذف زواید و افزایش برخی مطالب مفیدتر و تقریرهای جدید مطرح میکند و در این زمینه به جز برخی تغییرات در عناوین و اضافاتی که در محتوای مباحث صورت داده، کمتر ابتکاری به خرج داده است (ص173). او دیدگاه غزالی در مورد معنای تفسیر به رأی ( 1.تفسیر بر اساس هوا و هوس 2. تفسیر با اکتفا به ظاهر زبان عربی و بدون پشتوانه علمی)را همراه با حذف و اضافاتی با موضع تأیید آورده است(ص133). البته او مطالب اخلاقی را بیشتر از احیاء العلوم و مطالب عرفان نظری را از ابن عربی نقل می کند(ص319).

***

دو بخش اصلی «مبانی و اصول تفسیر قرآن در نگاه ملاصدرا» و «روش تفسیر قرآن کریم از دیدگاه ملاصدرا»، به شناخت و معرفی بیشتر تفسیر و اندیشه ‏های تفسیری ملاصدرا نائل شود. بخش نخست این کتاب شامل هشت فصل است که در فصل اول درباره معنا و مفهوم مبانی تفسیر قرآن تحقیق شده و سپس به طور خلاصه و تیتروار به مبانی و اصول تفسیر قرآن از دیدگاه ملاصدرا پرداخته شده است. در فصل دوم یکی از مهمترین مبانی تفسیر قرآن یعنی ظاهر و باطن قرآن، ابتدا از دیدگاه دانشمندان مختلف مورد بحث قرار گرفته و سپس دیدگاه ملاصدرا بررسی شده است. فصل سوم درباره یکی دیگر از مبانی تفسیر قرآن یعنی تفسیر و تأویل قرآن است و فصل چهارم به موضوع سیر تاریخی معنای تفسیر به رأی از طبری تا امام خمینی و نیز دیدگاه ویژه ملاصدرا درباره تفسیر به رأی و تمایز آن از فهم قرآن اختصاص دارد.

در فصل پنجم پیرامون شرایط فهم باطن قرآن در نگاه ملاصدرا و مقایسه اجمالی آن با دیدگاه ابوحامد غزالی و امام خمینی و در فصل ششم درباره وحی و الهام در نگاه قرآن و دانشمندان مختلف و در ادامه دیدگاه ملاصدرا در این باره بحث شده است. فصل هفتم نیز علاوه بر بررسی زبان رمز و اشاره در نگاه دانشمندان و سپس ملاصدرا، نمونه حروف مقطعه را مدنظر خود قرار داده و در نهایت فصل هشتم و آخر از بخش نخست این کتاب به تفصیل متشابهات قرآن کریم از دیدگاه ملاصدرا را مورد بحث قرار داده است. در بخش دوم این کتاب، مؤلف به روش تفسیر قرآن از دیدگاه ملاصدرا پرداخته که در چهار فصل تدوین شده است. فصل اول به معنای دقیق روش تفسیری و تمایز آن از گرایش تفسیری و تنوع روش‌ها و گرایشهای تفسیری و رویکرد ملاصدرا در این باره اختصاص دارد. موضوع فصل دوم آثار تفسیری ملاصدرا و موضوع فصل سوم منابع آموزه‏ها و اندیشه‏های تفسیری وی است. در نهایت در فصل چهارم و پایانی، روش‏شناسی تفسیر قرآن از دیدگاه ملاصدرا و ابعاد گوناگون آن مورد بررسی قرار گرفته است.

  • ۹۴/۰۲/۲۰
  • رضا کریمی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی