خلقت کنونی بهشت و جهنم
اعتقاد به خلقت بهشت وجهنم چند اثر مهمدارد:
اولا نظریه تجسم اعمال بهتر تبیین می شود و می فهمیم نتیجه این اعتقاد که در یوم القیامه اعمال حاضر می شوند و انسان با خود اعمال جزا داده می شود این است که هم اکنون که اعمال وجود دارند آثار آن هم در قالب بهشت و جهنم وجود دارد.
ثانیا رابطه دنیا و آخرت درست توضیح داده می شود و روابط خلقت بهتر درک می شوند. دنیا و آخرت دو عالم موازی هستند نه متوالی. رابطه دنیا و آخرت رابطه ظاهر و باطن است: یَعْلَمونَ ظاهراً مِنَ الحَیوهِ الدُّنیا وَهُم عَنِ الآخرهِ هم غافلون
ثالثا اعمال زنده تر فهم می شوند؛ وقتی به جای «وعده نسیه» ما از «نقد» بگوییم آموزه های دینی زنده تر و کاربردی تر تعریف می شوند:
من که امروزم بهشت نقد حاصل می شود/ وعده فردای زاهد را چرا باور کنم
راه حل تقویت این نگرش این است که ظاهربین نباشیم ومهم ترین راه عبور از ظاهربینی این است که با ولایت اهل بیت باشیم چون امامت باطن دین است و مظهر تحقق کامل و تام دین محسوب می شود. البته این لزومابه این معنی نیست که این نظریه به تعداد دینداران اضافه می کند چون ابتدا باید لازمه آن را رعایت کرد و آن این است که ظاهربین نبوده و آثار درونی و وجودی اعمال را ببینیم. گاهی هم هنر می تواند این نظریه را بیشتر آشکار کند[1].
***
آیاتی که بهشت و جهنم را «آماده شده» معرفی می کند همانند آیات تجسم اعمال[2] فراوانند:
«وَاتَّقُواْ النَّارَ الَّتِی أُعِدَّتْ لِلْکَافِرِینَ» (آل عمران/131)
وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِینَ» (آل عمران/133)
آیاتی که امکان رؤیت بهشت و جهنم را بیان می کند:
«کَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیقِینِ لَتَرَوُنَّ الْجَحِیمَ ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَینَ الْیقِینِ» (تکاثر/5-7)
«وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَى عِندَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى عِندَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَى» (نجم/13-15)
آیاتی که از بروز و نزدیک شدن جهنم سخن می گویند:
«و بُرزِتِ الحجیم لمن یری» (نازعات/36)
«وَ أُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِینَ» (شعراء/90)
«وَ جِیءَ یوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ یوْمَئِذٍ یتَذَکَّرُ الْإِنسَانُ وَأَنَّى لَهُ الذِّکْرَى» (فجر/23)
به نظر می رسد از همه صریح تر آیاتی باشند که در مقام نفی مقابل سخن از احاطه جهنم بر کافران سخن می گویند:
وَ مِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ ائْذَنْ لی وَ لا تَفْتِنِّی أَلا فِی الْفِتْنَةِ سَقَطُوا وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحیطَةٌ بِالْکافِرینَ (برائت49)
یَسْتَعْجِلُونَکَ بِالْعَذابِ وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحیطَةٌ بِالْکافِرینَ (عنکبوت54)
در روایت هم صریح ترین تعابیر در مورد منکرین این اعتقاد بیان شده است.
عن الهروی قال قلت للرضا (ع) یابن رسول الله أخبرنی مِن الجّنه والنّار أهما الیوم مَخلوقتان؟ نقال نعم وان رسول الله قد دخل الجّنه و رأی النّار لمّا عرج به الی السّماء قال فقلتُ له فانّ قوماً یقولونَ انّهما الیوم مقدرتان غَیر مخلوقَتَین فقال، ما اولئک منّا ولا نحن منهم مَن انکر خَلقَ الجنّه والنّار نقد کذب النّبی وکذّبنا ولیس مِن ولاتینا علی شیء
از امام صادق ع روایت شده است که هر کس چهار چیز را انکار کند، شیعه ما نیست؛ و آنها عبارتاند از: معراج، سؤال قبر، خلقت کنونی بهشت و دوزخ و شفاعت
***
البته منکران خلقت بهشت و دوزخ با دلیل نقلی و عقلی بر مدّعای خود استدلال نمودهاند:
دلیل نقلی: این استدلال مبنی بر دو مطلب است: الف: آیات قرآنی حاکی از آن است که بهشت جایگاه دائمی و همیشگی است آنجا که بهشت را به «جنّة الخلد» (فرقان/15) و دوزخ را به «دار الخلد» (فصلت/28) توصیف میکند و در برخی از آیات نعمتهای بهشتی را دایمی توصیف میکند؛ بنابراین بهشت و دوزخ از لحظه آفرینش باید به صورت یک بنای جاویدان و مستمر باقی بماند و دستخوش نابودی و ویرانی نگردد.
ب: آیه قرآن حاکی از این است که قبل از برپایی رستاخیز (نفخ صور نخست) همه چیز جز ذات خداوند نابود میشود. اکنون با توجه به این دو مطلب باید گفت بهشت و دوزخ آفریده نشدهاند زیرا بر فرض آفرینش باید روز برپایی قیامت نابود گردند در حالی که نابودی آنها با جاودانگی آن دو که آیات نخست از آن حکایت میکرد منافات دارد.
دلیل عقلی منکران: از میان دلایل عقلی منکران، مسأله عبث و بیهوده بودن آفرینش بهشت و دوزخ قابل ملاحظه است. هدف از آفرینش بهشت و دوزخ این است که نیکوکاران و گنهکاران در آنجا به سزای اعمال خود برسند و این کار پس از برپایی قیامت انجام میگیرد بنابراین آفرینش آنها قبل از قیامت بیهوده خواهد بود.
اما این منتقدان نفهمیده اند که این نظریه نمی گوید روز قیامت وجود ندارد بلکه روز قیامت روزی است که بهشت و جهنم ظهور می کنند نه اینکه به وجود بیاید.
[1] فیلم ترنج (1391) از کارگردان معنویت گرای سینمای ما، مجتبی راعی، است که می تواند یک نمونه بیان خلقت کنونی بهشت و جهنم باشد.
یادداشتم در ایام اکران جشنواره ای فیلم: http://r1001.blog.ir/1391/11/25
[2] یکم. آیاتی که بر اصلِ بودن عمل، خیر یا شر، کوچک یا بزرگ، و اینکه انسان در قیامت متن عمل خویش را میبیند، دلالت دارد؛ دوم. آیاتی که افزون بر بیان اصل حضور عمل، که در طایفه نخست بازگو شد، بین خیر و شر فرق گذارده و جایگاه یافت آن را نیز مشخص کرده، چنین میفرماید: عمل خیر، عند الله است. سوم. آیات دالّ بر اینکه انسان، عمل را به همراه خویش دارد و آنچه را به همراه خود احضار کرده میفهمد؛ چهارم. آیاتی که دلالت میکند انسان به عین آنچه انجام داده است توفیه میشود. پنجم. آیات دالّ بر اینکه در قیامت، انسانْ عین اعمال گذشته خویش را تجربه کرده و آنها را میآزماید و مزه آن را میچشد. ششم. آیاتی که دلالت میکند جزا نفس کار و متن عمل است و جز آن چیز دیگری نیست.
- ۹۷/۰۸/۰۷