استنطاق

ذَلِکَ الْقُرْآنُ فَاسْتَنْطِقُوه‏

استنطاق

ذَلِکَ الْقُرْآنُ فَاسْتَنْطِقُوه‏

استنطاق

باید از قرآن و حدیث استنطاق کنیم. دین دوای دردهای ماست ولی ما هم باید دردهای خود را عرضه کنیم و آن را «به حرف بیاوریم» و از او «بپرسیم». چو درد در تو نبیند که را دوا بکند؟
در این وبلاگ مطالب گروه مطالعاتی المیزان در خصوص نظرات علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی نیز مطرح می شود.
لینک گروه المیزان در پیام رسان ایتا
http://eitaa.com/joinchat/2802319371C1ec9ed0c5a
کانال تلگرامی رضاکریمی:
https://telegram.me/karimireza1001

بایگانی
کلمات کلیدی

۳۵ مطلب با موضوع «آیت الله جوادی آملی» ثبت شده است

انسان شناسی قرآنی

رضا کریمی | دوشنبه, ۴ خرداد ۱۳۹۴

دیدگاههای انسان شناسانه آیت الله جوادی آملی این کتاب در مقام خلیفه اللهی انسان  و اعتقاد به تک ساحتی نبودن در کنار اعتقاد به هویت علمی انسان تمرکز می یابد.  به جز این در  کتاب حیات حقیقی انسان در قرآن کامل ترین بیان قرآنی درباره وجود آدمی عبارت است از «حی متأله».

 

بررسی کتاب صورت و سیرت انسان در قرآن

  • رضا کریمی

آیت الله ، علامه و ما

رضا کریمی | دوشنبه, ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۴

آیت الله جوادی آملی شاگرد منتقد علامه طباطبایی است و خواندن یکی از نقادی های او برای من بسیار شیرین و آموزنده بود.  او در کتاب فطرت در قرآن معتقد است که مراد از آیه اخذ میثاق(وإذ أخذ ربّک من بنی آدم من ظهورهم ذرّیّتهم وأشهدهم علی أنفسهم ألست بربّکم قالوا بلی شهدنا- اعراف/172)  بیان واقعیت خارجی است، نه ‏اینکه تمثیل باشد. به این بیان که خداوند متعالی به لسان عقل و وحی و با زبان انبیا از انسان میثاق گرفته و در واقع موطن وحی و رسالت همان موطن اخذ میثاق است[1]. لذا در باب نظر علامه پیرامون آیه میثاق را که معتقد بود مقصود آیه جنبه ملکوتی انسان‏هاست می گوید: این نظر عمیق گرچه بسیاری از لطایف قرآنی را دربر دارد و خود راهگشای مطالب فراوان دیگری است. لیکن از چند جهت موردتأمّل است[2]و از آنجا که مجال طرح این تاملات[3] در اینجا وجود ندارد به همین اشاره بسنده می کنم و به نکته اصلی می رسم.  جوادی آملی در انتهای نقادی مفصل خود خاطره ای نقل می کند که نشان گر ادب شاگرد در عین نقادی اوست:

«همه یا اکثر این اشکالات در محضر استاد علامه(رضوان‏ الله‏ تعالی ‏علیه) به عرض ایشان رسید ولی ایشان این نقدها را وارد ندانسته و بر همان نظری که تفسیرشان مرقوم فرموده ‏اند اصرار می‏ ورزیدند. حضرت استاد، همراه با اولیای الهی از عالم ملک رهیده و به عالم ملکوت یا بالاتر از آن رسیده‏اند و هر چه که یافتند حق است؛ زیرا حق برایشان روشن شده و ماییم که در تنگنای جهان طبیعت مانده ‏ایم!»[4]

این خاطره همان طور که گفتم نشان ادب در عین نقادی است اما شاید نشانه این واقعیت باشد که هر کس باید در آنچه می داند باشد و بدانیم گاه نزدیکترین افراد هم همچنان با هم مخالف باقی می مانند و در این میان، چه بهتر که گاهی طرف مقابل را بالاتر بدانیم...

  • ۰ نظر
  • ۲۸ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۷:۰۰
  • رضا کریمی

نگاهی به کتاب معرفت شناسی در قرآن

رضا کریمی | يكشنبه, ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۴

این کتاب جلد 13ام تفسیر موضوعی آیت الله جوادی آملی است و شاید مشکل ترین و دیرهضم ترین کتاب این مجموعه باشد اما بازهم من از این کتاب بسیار مطالب دلپذیر آموختم: راه شناخت معرفت شناسی قرانی هموارتر می شود ، واژه کلیدی «وجود» در قرآن مستند می شود، معنی خلاف عادتی از خودشناسی ارائه می گردد، برای قواعد فلسفی شاهد قرآنی ذکر می شود، معرفت شناسی با خودشناسی پیوند می خورد و...

مباحث این‏ کتاب در چهارده فصل ویک مقدمه به شرح اجمالی زیر آمده است:

  • ۰ نظر
  • ۲۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۳:۱۸
  • رضا کریمی

اساتید محترم ، جوادی آملی و مصباح یزدی، از نظر عقلی نتوانسته اند وجود حقیقی جامعه را بپذیرند و دلالت آیات بر این مسئله ، آنچنانکه علامه طباطبایی و شهید مطهری بیان کرده اند، را نپذیرفته یا یقینی نمی دانند. ریشه این اختلاف نظر شاید در این مسئله باشد که هنوز ماهیت جامعه به خوبی تحلیل نشده است. شاید تفصیل و بسط نوع نگاه ملاصدرا به هویت انسانی – که استاد جوادی آملی اجمالا مطرح کرده است- بتواند پایه گذار نظریه تازه ای باشد...

  • ۰ نظر
  • ۱۵ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۱:۳۳
  • رضا کریمی

علامه در نگاه آیت الله

رضا کریمی | يكشنبه, ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۴

کتاب شمس الوحی تبریزی نوشته و گفته شاگرد فلسفی ، عرفانی و تفسیری علامه طباطبایی است. آقای جوادی در هر سه این رشته راه استاد را ادامه داد و در این کتاب هم  در سه بخش این سه را در آینه افکار استاد توضیح می دهد. قبل از آن در پیشگفتار کتاب در 14بند مهمترین نکات که توضیح و بیان آن در مورد شناخت علامه ضروری است را نوشته است. شاید هم  بتوانیم بگوییم این14نکته مهم ترین اصول فکری است که شاگرد از استاد آموخته است[1].

 

بخش اول به علامه و تفسیر می پردازد. از نکات مهمی که در کتاب به آن پرداخته شده است «عدم تنافی تفسیر قرآن به قرآن» با روایات است[2] . در بخشهای دیگر کتاب ما (دربیان نسبت بین تفسیر قرآن و روایات اهل بیت) به تعبیر بسیار مفید و جذاب «سعی بین صفا و مروه» برمی خوریم : باید بین صفای قرآن و مروه اهل بیت(علیهم‌السلام) چند بار آمد و شد کرد (ص 131)[3].

  • ۰ نظر
  • ۱۳ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۱:۲۳
  • رضا کریمی