استنطاق

ذَلِکَ الْقُرْآنُ فَاسْتَنْطِقُوه‏

استنطاق

ذَلِکَ الْقُرْآنُ فَاسْتَنْطِقُوه‏

استنطاق

باید از قرآن و حدیث استنطاق کنیم. دین دوای دردهای ماست ولی ما هم باید دردهای خود را عرضه کنیم و آن را «به حرف بیاوریم» و از او «بپرسیم». چو درد در تو نبیند که را دوا بکند؟
در این وبلاگ مطالب گروه مطالعاتی المیزان در خصوص نظرات علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی نیز مطرح می شود.
لینک گروه المیزان در پیام رسان ایتا
http://eitaa.com/joinchat/2802319371C1ec9ed0c5a
کانال تلگرامی رضاکریمی:
https://telegram.me/karimireza1001

بایگانی
کلمات کلیدی

دو نظر درباره تمایز مسلک اخلاقی قرآن و انبیاء

رضا کریمی | پنجشنبه, ۱۱ شهریور ۱۳۹۵

  علامه طباطبایی ذیل آیه 156 سوره بقره (الَّذِینَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِیبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُون) سه مسلک اخلاقی را مفصلا توضیح می دهد: راه تحصیل فضائل و تهذیب یا توجه به منافع دنیوی و‌اعتدال قوا است یا توجه به فوائد اخروی مانند بهشت و خروج از ظلمات و گاهی کمالات ناشی از قضا و قدر.
ایشان ادامه می دهند: در قرآن علاوه بر این دو،  راه سومی وجود دارد که طوری انسان را تربیت میکنند که موضوعی برای رذائل باقی نمی ماند و از طریق اثبات تمام مالکیت، عزت و قوت برای خدا و‌ ایجاد توحید خالص به جای مبارزه با ردائل، ریشه آنها سوزانده می شود. انسان در این حال جز خدا نمی خواهد و توجهی به فضیلت و غیر فضیلت و ستایش مردم و خلاصه دنیا و آخرت ندارد.

 یک نکته مهم در این رابطه این است که علامه مسلک دوم را مسلک انبیاء و ارباب شرایع می داند (ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 561) و مسلک سوم را از آن قرآن. این تمایز با برخی روایات همخوان است. روایتی هست که نشان می دهد یعقوب نبی (ع) استرجاع را نمی شناخت: «إِنَّ یَعْقُوبَ لَمْ‏ یَعْرِفِ‏ الِاسْتِرْجَاعَ‏ فَمِنْهَا قَالَ وَا أَسَفَاهْ عَلَى یُوسُف» (تفسیر القمی، ج 1، ص 350). از آنجا که علامه اخلاق توحیدی را ذیل آیه استرجاع مطرح می کند نشان می دهد که او استرجاع را نشان توحید خالص می داند. البته آیت الله جوادی آملی معتقد است: اثبات عدم معرفت استرجاع در مورد انبیاء مهمّ بدون شواهد فراوان دشوار است و به جملات مختلف یعقوب (ع) در سوره یوسف اشاره می کند که بر توحید او در مصیبت و حزن دلالت دارد و نتیجه می گیرد که پیامبری که این همه معارف را ارائه می‌کند، از آن اصل هم مطلع است (تسنیم، جلد 7صفحه 692):  فصبر جمیل و الله المستعان علی ما تصفون(یوسف/18)، فالله خیر حافظاً و هو أرحم الرّاحمین)(64)،  إن الحکم إلاّ لله علیه توکّلت و علیه فلیتوکّل المتوکّلون)(67)، (... إنّما أشکو بثّی و حزنی إلی الله(86). البته ایشان با استناد به برخی دیگر نقلها نتیجه می گیرد که که استرجاع، سنت رسمی پیشینیان نبوده است؛ لیکن اصل فضیلت آن و اینکه مایه تقرب به خداوند شده و سبب استقرار در حظیره قدس می‌شود، معهود بوده است. (همان، صفحه 692).

علامه در اثبات تفاوت مسلک اخلاقی انبیاء با قرآن به روایات استناد نمی کند و آیت الله جوادی آملی هم اساساً متعرض بحث اخلاقی استاد خود نشده است. اما در این میان حداقل می توان گفت: اخلاق توحیدی (در معنای مسلک سوم) به صورت رسمی قبل از قرآن رایج نبوده است.

  • ۹۵/۰۶/۱۱
  • رضا کریمی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی