استنطاق

ذَلِکَ الْقُرْآنُ فَاسْتَنْطِقُوه‏

استنطاق

ذَلِکَ الْقُرْآنُ فَاسْتَنْطِقُوه‏

استنطاق

باید از قرآن و حدیث استنطاق کنیم. دین دوای دردهای ماست ولی ما هم باید دردهای خود را عرضه کنیم و آن را «به حرف بیاوریم» و از او «بپرسیم». چو درد در تو نبیند که را دوا بکند؟
در این وبلاگ مطالب گروه مطالعاتی المیزان در خصوص نظرات علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی نیز مطرح می شود.
لینک گروه المیزان در پیام رسان ایتا
http://eitaa.com/joinchat/2802319371C1ec9ed0c5a
کانال تلگرامی رضاکریمی:
https://telegram.me/karimireza1001

بایگانی
کلمات کلیدی

۹۶ مطلب با موضوع «نکات و نظریات قرآنی و حدیثی» ثبت شده است

طرح بحث در مورد تغییرپذیری فطرت

رضا کریمی | جمعه, ۱۵ خرداد ۱۳۹۴

یکی از مباحث در کتاب فطرت در قرآن که میان دوستان من در جلسه تفسیر موضوعی چالش برانگیزشد، مبحث «تغییر پذیری فطرت» است. در اینجا محل نزاع تقریر می شود و پاسخ آن به اهل علم واگذار می شود.

آیت الله جوادی آملی در یک جا با استناد به آیه30 سوره روم می گوید: یکی از سه ویژگی امور فطری این است که تبدیل یا تحویل‏پذیر نیست گرچه شدت و ضعف را می‏پذیرد(ص 24). در اینجا از همان آغاز تغییر به معنی تبدیل نفی می شود اما

  • رضا کریمی

تأملی در معنای نزول دفعی قرآن

رضا کریمی | سه شنبه, ۱۲ خرداد ۱۳۹۴

چکیده:

پاسخ به پرسش از نحوه نزول قرآن در میان دانشمندان علوم قرآنی و روشنفکران دینی همچنان مطرح است. در طول تاریخ در این مورد مخالفت و موافقت های زیادی انجام شده است و موافقین نزول دفعی در ابتدا به دو معنای آن اشاره کرده اند : 1. نزول یکپارچه قرآن با الفاظ آن 2. نزول دفعی حقیقت مجرد و بسیط قران.  علاوه بر این در سالهای اخیر نظریه جدید آیت الله جوادی آملی با عنوان «نزول اجمالی در عین کشف تفصیلی» مطرح شده و در عالم روشنفکری سخن از «قرآنی شدن پیامبر» به عنوان نزول دفعی است. در کنار این نظرات شاید «نزول دفعی قرآن به معنای نزول فرقان» را به عنوان نظریه مکمل مطرح نمود.
برخی بحث از نزول دفعی قرآن را بی حاصل دانسته اند در حالی که اهمیت اعتقاد به نزول دفعی در کنار نزول تدریجی این است که روح توحیدی به مفسر می بخشد که همیشه نور هدایت او در فهم آیات قرآن است. و نیز موجب تبیین صحیح مواجهه با قرآن و همچنین تبیین آثار شب قدر می شود. در ضمن پاسخگوی برخی شبهات بوده و دیدگاه زمانمندی آیات قرآن را به چالش می کشد.

  • رضا کریمی

نرمش قهرمانانه در قرآن

رضا کریمی | چهارشنبه, ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۴

اتفاق مهمی که در بحث نرمش قهرمانانه توسط رهبر انقلاب مطرح شد اشاره به آیه 16ام سوره انفال بود که به نظرم می تواند به عنوان معیار نرمش در میدان مبارزه مورد استناد قرار گیرد:  مَن یُوَلِّهِم یَومَئِذٍ دُبُرَهُ اِلّا مُتَحَرِّفاً لِقِتالٍ اَو مُتَحَیِّزاً اِلى فِئَةٍ فَقَد بآءَ بِغَضَبٍ مِنَ الله...

 شایسته است در مورد این آیه فراوان پژوهش کرد و تحلیل مبسوطی ارائه نمود. مطابق این آیه در زمان نزدیک شدن کفار کسی نمی تواند به دشمن پشت کند مگر دردو صورت، اول: برای کنارکشیدن به منظور جنگیدن و دوم پیوستن به گروهی دیگر. در غیراین دو صورت پشت کننده به دشمن متحمل غضب الهی می شود.

به نظرم تدبر در این دو استثناء می تواند مفهوم نرمش در برابر دشمن را تبیین کند.

  • ۰ نظر
  • ۲۳ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۳:۱۷
  • رضا کریمی

مروری بر سوره یوسف علیه السلام

رضا کریمی | چهارشنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۴

یوسف علیه السلام عزیز مصر است و قصه او قصه پیروزی کید و مکر خدا بر کید و مکر غیر خداست. کید و مکر در معنای چاره اندیشی و نقشه کشی نامحسوس و ظریف به کار می روند و در این قصه بسیار تکرارشده اند. کید و مکر یعنی نیرنگ و نیرنگ یعنی کاری که رنگ مشخصی ندارد و پنهان است و ناگهان بر سرمان فرود می آید. پیچ و خم و روابط علی و معلولی یک ماجرا براساس کید و مکرهایی است که اساساً بنیاد یک قصه را می سازند و قهرمانان را به عنوان فاعل یا مفعول آنها معرفی می کند و همین روابط است که قصه را از یک نقل و روایت سرراست متمایز می کند. انصافاً هم کید و مکرها (چینش قصه و چاره جویی علی و معلولی) آنقدر قصه را نیکو کرده که عنوان احسن القصص به خود بگیرد. ماجرا درباره از قعرچاه برآمدن یوسف و به اوج ماه رسیدن اوست و با وجود نیکویی قصه این اصلاً بعید نمی رسد.

  • ۰ نظر
  • ۱۶ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۶:۰۰
  • رضا کریمی

اساتید محترم ، جوادی آملی و مصباح یزدی، از نظر عقلی نتوانسته اند وجود حقیقی جامعه را بپذیرند و دلالت آیات بر این مسئله ، آنچنانکه علامه طباطبایی و شهید مطهری بیان کرده اند، را نپذیرفته یا یقینی نمی دانند. ریشه این اختلاف نظر شاید در این مسئله باشد که هنوز ماهیت جامعه به خوبی تحلیل نشده است. شاید تفصیل و بسط نوع نگاه ملاصدرا به هویت انسانی – که استاد جوادی آملی اجمالا مطرح کرده است- بتواند پایه گذار نظریه تازه ای باشد...

  • ۰ نظر
  • ۱۵ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۱:۳۳
  • رضا کریمی

کوهها و آدمها

رضا کریمی | سه شنبه, ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۴

کوه میخ زمین است وَ الْجِبالَ أَوْتاداً (نبأ/7)، یعنی زمین را از اضطراب و لرزش نگه می دارد: وَ الْجِبالَ أَرْساها (نازعات/32). همین مخلوقات محکم و قدرتمند -که نه تنها خود محکمند بلکه زمین را هم محکم نگه می دارند- روز قیامت ریز ریز شده و به راه می افتند و کوبیده و پراکنده مانند پنبه حلاجی شده می شوند: وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْجِبالِ فَقُلْ یَنْسِفُها رَبِّی نَسْفاً (طه/105)، وَ إِذَا الْجِبالُ نُسِفَتْ (مرسلات/10) وَ تَسیرُ الْجِبالُ سَیْراً (طور/10)، وَ بُسَّتِ الْجِبالُ بَسًّا (واقعه/5)، وَ تَکُونُ الْجِبالُ کَالْعِهْنِ (معارج/9)، وَ إِذَا الْجِبالُ سُیِّرَتْ (شمس/3)، وَ تَکُونُ الْجِبالُ کَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ (قارعه/5)

  • ۰ نظر
  • ۱۵ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۱:۱۴
  • رضا کریمی