استنطاق

ذَلِکَ الْقُرْآنُ فَاسْتَنْطِقُوه‏

استنطاق

ذَلِکَ الْقُرْآنُ فَاسْتَنْطِقُوه‏

استنطاق

باید از قرآن و حدیث استنطاق کنیم. دین دوای دردهای ماست ولی ما هم باید دردهای خود را عرضه کنیم و آن را «به حرف بیاوریم» و از او «بپرسیم». چو درد در تو نبیند که را دوا بکند؟
در این وبلاگ مطالب گروه مطالعاتی المیزان در خصوص نظرات علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی نیز مطرح می شود.
لینک گروه المیزان در پیام رسان ایتا
http://eitaa.com/joinchat/2802319371C1ec9ed0c5a
کانال تلگرامی رضاکریمی:
https://telegram.me/karimireza1001

بایگانی
کلمات کلیدی

۳۵ مطلب با موضوع «آیت الله جوادی آملی» ثبت شده است

جنگ و قلب در سوره انفال

رضا کریمی | شنبه, ۲۳ تیر ۱۳۹۷

سوره انفال سوره مدنی است که بیشتر درباره جنگ و هجرت و اقتصاد است. اما در این میان آیات ویژه ای از اصول توحیدی و معنوی دارد که همچون سور مکی معرفت بخش و روح افزاست.

نکته ای که علامه طباطبایی چند بار بر آن تأکید می کند این است که سوره انفال منحصر به جنگ بدر نیست بلکه باید آن را به صورت عمومی فهمید. به عنوان نمونه آیت الله جوادی آملی در مفهوم انفال توسعه می دهد

  • رضا کریمی

تفسیر سوره قدر

رضا کریمی | يكشنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۷
  • رضا کریمی

اسماء الله در قرآن و حدیث

رضا کریمی | شنبه, ۱۲ خرداد ۱۳۹۷

مقدمه:

اسماء الله یک ویژگی منحصربه فرد ادبیات قرآنی است. به تعبیر علامه طباطبایی: «قرآن کریم همواره آیات را به آن اسمى از اسماء خدا ختم مى‌کند که مناسب با مضمون آن آیه است و حقایق آیه را تعلیل مى‌کند». و « قرآن تنها کتابى است که اسماء خدا را در بیان مقاصد خود استعمال مى‌کند و علم به اسماء را به ما مى‌آموزد».

اسماء الله نتایج نظری و عملی[1] فراوانی دارد. البته

  • رضا کریمی

بررسی آیه الست

رضا کریمی | پنجشنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۷

مقدمه:

آیت الله جوادی آملی شاگرد منتقد علامه طباطبایی است و خواندن یکی از نقادی های او برای من بسیار شیرین و آموزنده بود.  او در کتاب فطرت در قرآن معتقد است که مراد از آیه اخذ میثاق بیان واقعیت خارجی است، نه ‏اینکه تمثیل باشد. به این بیان که خداوند متعالی به لسان عقل و وحی و با زبان انبیا از انسان میثاق گرفته و در واقع موطن وحی و رسالت همان موطن اخذ میثاق است. لذا در باب نظر علامه پیرامون آیه میثاق را که معتقد بود مقصود آیه جنبه ملکوتی انسان‏هاست می گوید: این نظر عمیق گرچه بسیاری از لطایف قرآنی را دربر دارد و خود راهگشای مطالب فراوان دیگری است. لیکن از چند جهت موردتأمّل است .

  جوادی آملی در انتهای نقادی مفصل خود خاطره ای نقل می کند که نشان گر ادب شاگرد در عین نقادی اوست:

«همه یا اکثر این اشکالات در محضر استاد علامه(رضوان‏ الله‏ تعالی ‏علیه) به عرض ایشان رسید ولی ایشان این نقدها را وارد ندانسته و بر همان نظری که تفسیرشان مرقوم فرموده ‏اند اصرار می‏ ورزیدند. حضرت استاد، همراه با اولیای الهی از عالم ملک رهیده و به عالم ملکوت یا بالاتر از آن رسیده‏اند و هر چه که یافتند حق است؛ زیرا حق برایشان روشن شده و ماییم که در تنگنای جهان طبیعت مانده ‏ایم!»

این خاطره همان طور که گفتم نشان ادب در عین نقادی است و نتیجه اخلاقی آن این است که هر کس باید در آنچه می داند باشد و بدانیم گاه نزدیکترین افراد هم همچنان با هم مخالف باقی می مانند و در این میان، چه بهتر که گاهی طرف مقابل را بالاتر بدانیم...

  • رضا کریمی

تأملاتی در اهمیت و نتایج بحث از اعراف

رضا کریمی | پنجشنبه, ۳ اسفند ۱۳۹۶

در تفاسیر و روایات برای اعراف دو معنا بیان شده است:

1.مردان الهی که در مرز بهشت و جهنم بهشتیان و جهنمیان را می شناسند و خود نه بهشتی اند و نه جهنمی.

2. مردمان مستضعف که حسنات و سیئاتشان مساوی است و نه بهشتی اند و نه جهنمی.

  • رضا کریمی

دو آیه که نوع مخاطبین قرآن را مشخص می کند

رضا کریمی | يكشنبه, ۱۲ آذر ۱۳۹۶

وَ أُوحِیَ إِلَیَّ هذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَکُمْ بِهِ وَ مَنْ بَلَغ (انعام۱۹)
وَ هذا کِتابٌ أَنْزَلْناهُ مُبارَکٌ مُصَدِّقُ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَ لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرى‌ وَ مَنْ حَوْلَها(انعام/۹۲) وَ کَذلِکَ أَوْحَیْنا إِلَیْکَ قُرْآناً عَرَبِیًّا لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرى‏ وَ مَنْ حَوْلَها (شوری7)

 در مباحث زبان شناسی این پرسش مطرح است که زبان قرآن عرف عام است یا خاص؟ یعنی آیا زبان قران به زبان عرف عامه است یا دارای اصطلاحات خاصی است که فقط بین مخاطبین قرآن و کسانی که با ادبیات قرآنی آشنا هستند معنی دارد؟ اکنون این دو آیه دوباره این پرسش و پرسش های شبیه به آن را مطرح می کنند.

دو آیه فوق ظاهری شبیه به هم دارند. پرسش اولیه این است که کدام آیه آیه دیگر را توضیح می دهد

  • رضا کریمی

یک جمله ساده ولی عمیق

رضا کریمی | يكشنبه, ۱۴ آبان ۱۳۹۶

غروب کنندگان را دوست ندارم:  لا أُحِبُّ الْآفِلِینَ. این جمله را ابراهیم بزرگ در رد ربوبیت ستاره و‌ ماه گفت.
تا پیش از نوشته شدن المیزان مفسرین بر روی کلمه افول تمرکز می کردند تا برهان ابراهیم را توضیح بدهند. اما بعد از نوشته شدن المیزان نور صحنه اندکی جابجا شد و به جای الآفلین، «احب» روشن شد! اکنون معلوم شد که علت دست برداشتن از ستاره و ماه و خورشید این است که آنها رب دوست داشتنی نبودند! علامه‌ طباطبایی می نویسد:
«این جمله حجتى است یقینى و برهانى بر مبناى محبت نه افول. به‌همین‌دلیل در آیه شریفه، افول را در حجت اخذ کرد، نه بزوغ و طلوع».
اکنون تاریخ تفسیر این جمله تاریخی به دو بخش‌تقسیم می شود: پیش از تحریر #المیزان و بعد از آن

  • رضا کریمی

آیات ولایت و امامت خلاف سیاق هستند؟

رضا کریمی | سه شنبه, ۲۳ خرداد ۱۳۹۶

  اشکال بر رویکرد قرآنی به ولایت و امامت، فقط نبودن نام امام در قرآن نیست بلکه پرسش دیگر این است که چرا آیات ولایت در دل آیات دیگر و اصطلاحاً خلاف سیاق هستند؟

آیه تطهیر در آیات نساء‌النبی است

آیه اکمال در احکام حج است

آیه ولایت و آیه تبلیغ در آیات یهود و نصارا هستند

نفی سیاق در روایات بر مبنای ذووجوه و ذو بطون بودن آیات قابل درک و تبیین است.

  • رضا کریمی

دو نظریه در باب تجدید ایمان

رضا کریمی | پنجشنبه, ۱۸ خرداد ۱۳۹۶

   http://bayanbox.ir/view/4407544830977168936/4-136.gifدرباره معنی «یاایهالذین امنوا امنوا» وجوه فراوانی گفته‌شده، در این میان دو نظر از همه‌مهم تر است:
۱. از جمله اینکه‌مخاطب مؤمنانی اند که ایمان ظاهری دارند‌. این احتمال در حد خود پذیرفتنی و شاهد قرآنی دارد‌.(تسنیم، ۲۱، ۱۲۸)
۲.این احتمال که مؤمنان به تحصیل ایمان تفصیلی مأمور باشند

  • رضا کریمی

همه ما مؤنث هستیم!

رضا کریمی | چهارشنبه, ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۶

   علامه طباطبایی در مورد جنس مؤنث نظری بنیادین و فیلسوفانه در المیزان بیان می کند. او در تفسیر « إِن یَدْعُونَ مِن دُونِهِ إِلَّا إِنَاثًا» (نساء/۱۱۷) معتقد است: در بین معبود مشرکان مرد هم بوده اند مانند عیسی و برهما و بودا. اینکه معبود غیر خدا «اناث» نامیده به جهت قابلیت و انفعال و‌ناتوانی آنهاست. انوثت (مؤنث بودن) یعنی انفعال محض شأن مخلوق است با مقایسه خالق‌.
این نکته یکی از مصادیق تفسیر بنیادین از کلمات است که علامه فیلسوفانه آن را بیان می کند

  • ۰ نظر
  • ۱۳ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۰:۳۴
  • رضا کریمی